چاره پذیر

/CArepazir/

    remediable
    reparable

مترادف ها

dispensable (صفت)
عرضی، غیر ضروری، چشم پوشیدنی، صرفنظر کردنی، چاره پذیر، معاف کردنی، غیر واجب

remediable (صفت)
چاره پذیر، قابل علاج، درمان پذیر، گزیر پذیر

پیشنهاد کاربران

بپرس