چادر

/CAdor/

    tent
    large veil worn by woman to cover their body and dress
    chuddar or chador
    canvas
    veil
    awning
    large veil worn by a woman to cover her body anddress

فارسی به انگلیسی

چادر اکسیژن
oxygen tent

چادر زدن
to pitch a tent

چادر سرخپوستان
tepee

چادر سیرک
big top

چادر نشینی کردن
tent

مترادف ها

tent (اسم)
توجه، طاق، ساباط، سایبان، خیمه، چتر، چادر، نوعی شراب شیرین اسپانیولی

veil (اسم)
پرده، حجاب، خمار، نقاب، چادر

tentage (اسم)
چادر، وسایل چادر

پیشنهاد کاربران

پاسخ به عبدالرضا :
1 - Fars�a ve Orta Fars�a ( Pehlevice veya Part�a ) �ādar veya �ādur چادر/چادر "�rt�, tente, g�lgelik, �adır" s�zc�ğ�nden alıntıdır. ( NOT: Fars�a s�zc�k Sanskrit�e �hattra छत्त्र "şemsiye, tente, g�lgelik" s�zc�ğ� ile eş k�kenlidir
...
[مشاهده متن کامل]

2 - ترکها به چادر شب می گویند چرشاب و استانبولیها می گویند چرشاف آن وقت شما دارید خیالبافی می کنید .

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
درجواب شما ها
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
▪️انسان کور را می توان درمان کرد اما نادان متعصب را هرگز. . . !
تعصب کور کورانه انسان بینا را کودن می کند. تعصب یک امر اشتباه است، حال فرقی نمی کند که این تعصب نسبت به دین، مذهب، نژاد، قوم، رنگ و حتی فردی باشد. تعصب، تعصب نام دارد. انسان متعصب برای مخفی کردن ضعف اجتماعی خود همواره در حال فرافکنی، تهمت، افترا، دروغ پردازی و جعل سازی نسبت به منتقدان خویش است.
غافل از اینکه برجسته ترین راه شناخت یک انسان بزرگ، اعتراف شجاعانه او به اشتباهات گذشته ی خویش است. از تعصب بپرهیزیم؛ تعصب، بیجا و بجا ندارد. تعصب، تعصب است. هر کس به وسعت تفکرش آزاد است. . . !
✍کریستوفر هیچنز

چادر کلمه ای تورکی است که از فعل چاتماق به معنی رسیدن گرفته شده است ریشه آن چات بوده و با اضافه شدن پسوند اسم ساز فاعلی ایر به شکل چاتیر و به معنی به هم رسنده در آمده است و ت به د تبدیل شده به صورت چادیر
...
[مشاهده متن کامل]
در امده وبه همین تلفظ در تورکی به کار می رود و به شکل چادر وارد فارسی شده است در وجه تسمیه نیز هم در چادر مسافرتی هم در پوشش خانم ها این پارچه ها هستند که از چند جهت به هم می رسند و چادر را تشکیل می دهند

چادر پوششی برای زنان مسلمان در ایران که به صورت پارچه ای نیم دایره ای شکل و به رنگ های سیاه یا سفید یا رنگی است.
این پوشش، تکه ای بزرگ و دوره دوزی شده است که سر تا پای زن را در بر می گیرد، مدل های متنوعی دارد و چهرهٔ زن در آن پوشیده نیست. در گذشته این پوشش را به طور دقیق تر، بیشتر، زنان ایرانی در دورهٔ قاجاریه و در بخش هایی از افغانستان روی پوشاک خود برای گشتن در جاهای همگانی می پوشیده اند و امروزه نیز بین زنان و دختران مسلمان ایرانی رواج دارد. این حجاب در جاهای همگانی بیشتر به رنگ سیاه و برای نماز به رنگ سفید است.
...
[مشاهده متن کامل]

چادر در ایران مورد پشتیبانی نظام جمهوری اسلامی است. دوره قاجار، بیشتر زنان اشراف از چادر استفاده می کردند چرا که چادر را پوششی می دانستند که باعث می شود کمالاتشان حذف شده و همگانی نباشند در حالی که زنان و دختران رعیت اغلب لباس محلی به تن داشته و چادر مخصوص افراد خانزاده یا نجیب زاده بوده است.
کشف حجاب در ایران، رویداد مهمی در این زمینه است که در سال ۱۳۱۴ رخ داد؛ پیش از این تغییر پوشاک حکومتی، زنان ایرانی از پوشاکی چون چادرِ سیاه و روبنده استفاده می کردند. در دوران رضاشاه پهلوی برای نخستین بار در جامعهٔ سنتی ایران، زنان توانستند از خانه خارج شده و به عرصه های اجتماعی پا گذارند. اجباری شدن آموزش برای هم پسران هم دختران و افزایش قشر باسواد نیز موضوع هم راستای مهم دیگر بود؛ اینکه زنان پس از این، وارد اجتماع شوند و پیشه هایی چون آموزگاری، پرستاری، پزشکی و غیره را بگیرند، بدون آن که پوشش ها و کارهای سنتی چون روبنده و عدم سخن با نامحرم را کنار بگذارند، ممکن نبود؛ بنابراین، «کشف حجاب» از سوی حکومت وی صورت گرفت. با این وجود، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که این اقدام رضاشاه را، در جهت مخالفت با اسلام دانسته است. او انزجار خویش را از چادر، به گونه ای اعلام کرده بود: «چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد». این اقدام ها و سخنان وی با وجود داشتن مخالفان جدی میان مذهبیان ایرانی، اما موافقانی نیز دارد که «کشف حجاب» را «اعلام رسمی آزادی پوشش زنان» خوانده اند و اقدامات وابسته را ستوده اند.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ به رهبری خمینی، پوشش اسلامی برای زنان ایرانی اجباری شد. چهار سال بعد از انقلاب، مجلس جدید ایران تصمیم گرفت که زنان ایرانی که در جاهای همگانی موهایشان پوشانده نیست را با ۷۴ ضربه شلاق به مجازات برساند تا شرایط نسبت به دوران پیشین، به کلی دگرگون شود. از راه ندادن بیماران بدون چادر به بیمارستان های ایران، گزارش هایی تهیه شده است که در یکی از آنان، حتی از ورود به اورژانس نیز جلوگیری می شده است. در دوران جمهوری اسلامی تبلیغات تلویزیونی که زنان با چادر را نمایش می دادند، ۴۰٪ اضافه پخش می گرفتند و صدا و سیما نیز برنامه هایی برای گسترش چادرپوشی در ایران و بهره گیری از آن داشته است. در سال ۲۰۱۸ که هنوز سری جدید اعتراضات زنان ایرانی به حجاب اجباری جریان داشت، تصاویری منتشر گردید که از پیوستن آنچه «دختران چادری» خوانده می شد به اعتراضات خبر می داد. در آثار فرهنگی یا هنری نیز حاضر بوده است. سینمای ایران به آن پرداخته است و در جنجالی، در یک شعر، تشبیه زنان چادری به کلاغ رخ داد.

چادرچادرچادرچادرچادر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/چادر
منبع کتاب فرهنگ فارسی یا فرهنگ عمید
چادرچادرچادرچادر
چارقد
چادر واژه ایست فارسی و از �چادار� در فارسی میانه گرفته شده و مفهومش پوشش و سایه بان می باشد این واژه با واژه �چاترا� در زبان سانسکریت هم ریشه می باشد .
در پاسخ به جناب بهزاد باید بگویم :
1 - واژه هایی که شما نوشته اید همه ترکی شده از زبان فارسی است
...
[مشاهده متن کامل]

چهار قد شده چارقات
چادر شب شده چرشاب یا در استانبولی چرشاف
2 - نخستین تصویری که از چتر در جهان ثبت شده در تخت جمشید ایران می باشد که در زمان هخامنشیان استفاده می شده است
3 - ترکها واژه ای معادل چتر نداشته و از واژه عربی شمسیه ( شمس یه ) استفاده می کنند .

شامه, خیمه, سرادق
واژه چادر
معادل ابجد 208
تعداد حروف 4
تلفظ čādor
نقش دستوری اسم
ترکیب ، قدیمی: čādar ( اسم ) [سنسکریت]
مختصات ( دُ ) ( اِ. )
آواشناسی CAdor
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
چادر واژه ی تورکی هست
ما برای انواع چادر اسم مخصوص داریم
روسری=چارغات
چادر=چادیرا
چادرمسافرتی=چادیر
چادرمشکی=چارشاپ
چادیر یا چاتیر یک واژه ی تورکی است
ادمین لطفا بچاپ. چرا کامنتای منو چاپ نمیکنی؟
توهین یا بی ادبی نکردم که نظراتمو چاپ کن لطفا
چادور یک واژه ی تورکی هست شکل تغییر یافته ی چادیر یا چاتیر باز به دلیل اینکه بتوان در فارسی آن را تلفظ کرد چادیر به چادر تغییر شکل یافته
چادیر، چادیرا، چارشاپ،
به ترتیب خیمه، روسری، روسری مشکی
واژه ی چادر ( پهلوی چاتور ) از ریشه ی اوستایی سانسکریت میباشد، نیا هندو ایرانی :ساد ( پوشاندن سایه کردن ) ، که در اوستایی :ساذیه و در سانسکری : چهاد است. واژگان چادر و چتر از سانسکریت آن ریشه گرفته و واژه ی سایه از ریخت اوستایی آن.
سپاس از کاربر ( علی حقی بستان آباد ) که بُنواژه چادر را به ما شناساندند.
و پاسخ به کاربر اردم که گویا دیدگاه من را درنیافته است:
واژه چادر: ریشه chad سانسکریت به معنای پوشاندن می باشد. واژه چادر در زبان پهلوی به دو گونه ای که پیشتر گفتم بکار می رفته است و به یکی از سرپوشهای زنان زردشتی چادر گفته می شده است. ( اگر chad in sanskrit را در گوگل جستجو کنید، برابر واژه انگلیسی hide وto cover به شما نشان داده می شود، نه تیر و تخته، بست و پیوست )
...
[مشاهده متن کامل]

واژه خیمه: همانگونه که خودتان گفتید؛هر خانه ٔ مستدیر. خیم. سه یا چهار چوب که بر آن گیاه اندازند و در گرما بسایه ٔ آن نشینند. هر خانه ای که از چوبهای درخت ساخته شود. ( به واژگان خانه و سایه در گزاره بالا بنگرید. )
همپوشانیِ ( اشتراکِ ) معنای این دو واژه ( چادر و خیمه ) در چیست؟ شما به گزاره های من نمی اندیشید چراکه من گفتم اگر به خیمه، چادر گفته می شود، ازبرایِ پوشش آن می باشد که آنهم به خاطر نقش علّی یا کارکرد خیمه می باشد که همچون سایبان و پوشش بکار می رود. ( در بسیاری واژه ها، معنای واژگان را نقش علّی و کارکردی آنها مشخص می کند، برای نمونه ما هم به چراغ نفتی و هم به لامپ الکتریکی، چراغ می گوییم چراکه هر دو نقش علّی و کارکردی یکسانی دارند که همانا روشنایی است. مقایسه کنید با خیمه و چادر که نقش علّی و کارکردی آنها پوشاندن و پوشانندگی است. برای پژوهش دراین باره می توانید نگره های کارکردگرایان ( پراگماتیست ها ) را بخوانید که چنین آموزه و دیدگاهی را می پرورانند که معنای واژه همان کارکرد آن واژه است همچون هیلاری پاتنم )
کاربر اردم، شما و هم اندیشانتان گویا دوست دارید سُرنا را از سر گشادش بنوازید و همه چیز را نیز باژگونه نشان دهید و برای این کار نیازمند تاریخ سازی و ژاژگویی می شوید، همانند این گزاره های خودتان: بالاپوش عنوانی ست که به مرور زمان!!! به چادر اطلاق گشته و واژه صحیح و اصلی نیست! یا این گزاره: اگر امروزه!!! به سرانداز، چادر گفته میشود ماخوذ از همان ریشه قدیم است ولی نه آنچنان فصیح! ( این گزاره های شما برابر است با گزارش دلبخواهانه و من درآوردی از واژگان و پیشینه واژگان و دست بردن در چم ( معنای ) واژگان به شیوه ای که دوست دارید. )
در پایان: من به ورنام یک کاربر ، دیگر پاسخ شما را در بخش دیدگاهها چه این واژه چه واژگان دیگر نخواهم داد؛ چراکه بر من روشن است که آبشخور و خاستگاه اندیشه های شما از کجا بر می آید و سرچشمه می گیرد.

چادر یک . واژه ی سانسکریت هست و در ترکی و فارسی وام واژه است.


واژه ( چادر ) واژه ای پارسی است که در زبان پهلوی ( پارسی باستان ) به دو گونه بکار برده می شده است:
1 - چاتور= chatur = چادر، پوشش
2 - چادور= chadur ( = چاتور )
یادآوری به کاربران:
چنانچه این واژه در زبان دیگری نیز بکار می رود، باید گفت با توجه به سیر و روند تاریخی، از زبانهای سغدی و سکایی ( زبانهای هندوآریایی ) به زبانهای دیگر راه پیدا کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

کاربری که گفته در زبان پارسی به آنچه که خیمه گفته می شود، بالاپوش می گویند، گویا نمی دانند در زبان پارسی به آن سراپرده می گویند و معنی چادر فراتر از اینهاست چراکه افزون بر معنای سراپرده، معنای پوشش نیز می دهد. اینکه امروزه زنان نیز چادر بسر می کنند، چه پیوند مفهومی با بستن سه چوب و یا به هم رساندن و بست دادن دارد، تنها یک مغالطه کار می داند و بس. باید دانست که چادر معنایی جز پوشش ندارد و اگر به خیمه، چادر گفته می شود، به دلیل پوشش آن است نه خرپای سازه و چفت و بست آن.

چادر :چاترčatur . ستاک واژه همان است که در ریخت شاد ، در شادروان " دیده می شود .
( ( یکی خنجر از موزه بیرون کشید
سراپای او چادر خون کشید ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 354. )

در گویش شهرستان بهاباد این کلمه چادِر تلفظ می شود.
چادر به ترکی به عنوان سرپناه: " چارداق " ، " چادیر "
چادر به ترکی به عنوان نوعی پوشش زنانه: " چادیرا "
چادر مشگی، چادر شب به ترکی: " چارشاپ "
Chador=چادر ( پوشش زنان )
چادر یعنی چاک شده. در دران چاک جلو ان در است واین چاکی در انست. چاک دروازه چاک در چادر شده
چادور تفریحی
Chador
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس