چاخان کردن


    boast
    brag
    roister
    fast-talk

مترادف ها

palaver (فعل)
پر حرفی کردن، چاخان کردن، از راه بدر بردن

backslap (فعل)
تظاهر به صمیمیت کردن، چاخان کردن

vapor (فعل)
چاخان کردن، بخور دادن، تبخیر کردن یا شدن

vapour (فعل)
چاخان کردن، بخور دادن، تبخیر کردن یا شدن

پیشنهاد کاربران

تعریف و تمجید کردن
چا خان کردن : [ عامیانه ، اصطلاح] دروغگوئی کردن .

بپرس