منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
چاخان کلمه ای تورکی است که از فعل چاخماق به معنی درخشیدن و جرقه زدن گرفته شده ریشه آن چاخ بوده وقتی پسوند فاعلی آن بدان اضافه می شود به شکل چاخان و به معنی درخشنده در آمده و به همین صورت به معنی گزافه گو وارد فارسی شده است در لغتنامه های دهخدا و معین هم تورکی قید شده است
چاخان از فعل تورکی چاخماق
چاخان به معنی دروغ و جفنگ هستش، در قدیم هم به معنی تبر جنگی بوده.
کلمه چاقو هم فارسیزه شده ی چاخان هست.
چاخان ، در سانسکریت kAtthana یعنی چاخان کافی هست ک رو به چ تبدیل و ت معمول واژه های فارسی به خ تبدیل شود با واژه چاخانا رو برو میشویم هر دو تغییر در زبانهای ایرانی متداول است
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کان" می نویسد : ( ( کان به معنی معدن است ؛ آن را ریختی از کَن ، بُن ِ اکنون از کندن ، می انگارم . ریختی دیگر از آن خان می تواند بود که در خانیگ xānig پهلوی و " خانی " پارسی به معنی چشمه به کار برده شده است . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( زخاور بیاراست تا باختر
پدید آمد از فرّ او کان زر ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 224. )
واژه هزار درصد پارسی است و ریشه ی پهلوی دارد
واژه چاخان ترکی نیست
آرش nk پس خان چه نوع کلمه هست خان ترکی است پس چاخان هم ترکی هست
شارلاتان و حقه باز
واژه چاخان یک واژه قوم آریایی وایرانی تبارسغدی رفت که در پارسی و ترکی هم رفت است.
چاخانیدن.
دْرَنوگَ، دروغ، تقلب، ناروا، نادرست، چاخان ، جعل، کذب ، ناحق
دروغ بزرگ، بلوف، لاف
حراف ، متملق ، گزاف گو ، زبان باز چاپلوس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)