پیگرد

/peygard/

    pursuit
    prosecution
    explorer
    explorer

فارسی به انگلیسی

پیگرد پذیر
litigious

پیگرد خواهی کردن
litigate

مترادف ها

pursuit (اسم)
تعقیب، دنبال، حرفه، پیشه، پیگرد، تعاقب

prosecutor (اسم)
مدعی، تعقیب کننده، پیگرد، پیگرد کننده

explorer (اسم)
جستجوگر، مکتشف، سیاح، پیگرد

پیشنهاد کاربران

بپرس