پیچیده

/piCide/

    abstruse
    complicated
    deep
    elaborate
    imbroglio
    intricate
    involute
    involved
    manifold
    subtle

مترادف ها

abstruse (صفت)
مغلق، پیچیده، غامض، پنهان

complex (صفت)
پیچیده، مجتمع، مختلط، بغرنج، مرکب از چند جزء، هم تافت

intricate (صفت)
پیچیده، بغرنج، مرکب، درهم و برهم

wrapped (صفت)
پیچیده

twisted (صفت)
پیچیده، پیچ خورده

involved (صفت)
پیچیده، گرفتار، مبهم، بغرنج، در گیر، مورد بحی

knotty (صفت)
پیچیده، غامض، گره دار

sigmoid (صفت)
پیچیده، حلقوی، هلالی

indirect (صفت)
پیچیده، کج، غیر مستقیم، غیر سر راست

crooked (صفت)
پیچیده، کج، نا درست، خم، ناراست، چوله

rolled (صفت)
پیچیده

obscurant (صفت)
پیچیده، بغرنج، نامفهوم، مخالف اصلاحات

wreathy (صفت)
پیچیده، حلقه حلقه شده، تافته، دور هم انداخته

recondite (صفت)
پیچیده، نهان، پوشیده، مرموز

crabby (صفت)
پیچیده، خرچنگ مانند

crimpy (صفت)
پیچیده، چروک دار

unintelligible (صفت)
پیچیده، غامض، غیر صریح، غیر مفهوم

revolute (صفت)
پیچیده

verticillate (صفت)
پیچیده، چتری، حلقه شده

پیشنهاد کاربران

Complex
کلاه سر در گم
ناشناخته، راز ، سردرنیاوردنی
پیچیده
سخت ، طولانی
دشوار از نظر فهمیدن
مشکل
Wrose

بپرس