انتساب
وصل
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم.
پس واژگان "پیوندش، آوندش، پسوندش، پیشوندش" نیز ساخته می شوند.
گرچه دوتای پایانی بی مینه ( =بی معنی ) هستند!
... [مشاهده متن کامل]
ولی برابر هر کدام آشکار است:
پیوندش=تماس، ارتباط برقرار کردن
آوندش=دلیل آوردن، استدلال، دلیل آوری
همچنین نو واژه هایی میتوان ساخت:
نِوَندِش=اصیل شدن، ریشه دار شدن، اصالت پیدا کردن
نِوَندی=اصالت
نِوَند=اصیل، اصل
پس با بکار بردن از "وَند" و ساختن "وَندِش، وَندیدَن" از آن می توان واژه های بسیاری از آن ساخت.
اگر واژه های بیشتری میتوان ساخت، به من آگاهی رسانی کنید.
بِدرود!
افزودنی:واژه "وند" برابر "بَند" نیست. این دو را با هم قاطی نکنید.
پیوند: سنسکریت: پرون parvan؛ اوستایی: پئیتی بند paitiband؛ مانوی: پَیونن، پَیوینن payvann، payvinn؛ سغدی: پتبند patband؛ پارتی: پدبندpadband؛ پهلوی: پَتوند، پَیوند patvand، payvand.
در زبان کوردی به "پا" ، "پِی/Pe" می گویند. همچنین واژه "وَن/وَند" در زبان کوردی، معادل واژه "بَند" در زبان فارسی هستش.
نتیجتا معنی لغوی واژه "پِیوند" در زبان کوردی به معنی "پابَند" در زبان فارسی می باشد که مجازا به معنی ارتباط، ربط، اتصال و . . . می باشد.
اسم خوبیه برای دختر
مهربونه
اتصال، نزدیکی دو چیز بهم
وجود ارتباط و نسبت بین دو نفر یا دو چیز را می رساند.
رابط . . . .
پَِی ( = پَای ) وَند ( بَند ) : پای بند و پای بسته.
در معنی وصفی به هر چیز ثابت و محکم گفته می شود؛ و در معنای اسمی به هر چیزی که واسطة العِقد بین دو چیز دیگر باشد، مدیوم.
پیوند ( پی وند ) هر کلمه ایی پی داشته باشد. تورکی است. مثل پیر. پیغامبر. پیامبر. پیاز ( پی آز=گیاهی که پی وچربی خون را کم می کند ) . پینار ( چشمه ) . پیدا. پیداه ( حامله شدن از کسی ) . پیاده. پیاله. پیچاق.
... [مشاهده متن کامل] پیران ( پی ران. هر کلمه ایی ران داشته باشد. . تورکی است. مثل ایران. تهران. مازندران ) پیوسته. پیراستن. پیرایش. وند. . هرکلمه ایی وند. آوند. اند. داشته باشد. تورکی است. مثل خوجاوند. دماوند. نهاوند. بایراموند. بیرانود. سهند. نهند. دند. آند. اندبیل. مرند. زرند. کرند. کمالوند. ایوند. امند
پیوند: در پهلوی پتوند patwand بوده است.
( ( که این نامه را دست پیش آورم
به پیوند گفتار خویش آورم. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 217. )
انتساب، ارتباط، پیوستگی
پیوند : به انواع آرایش های شناخته شده ی آجرچینی دیوارها اطلاق می شود . ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
ارتباط
پیوستگی . اتصال
پیوستن
جوش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)