پیه

/pih/

    fat
    suet
    tallow

فارسی به انگلیسی

پیه اب کرده
tallow

پیه امو
wen

پیه اکند
oily

پیه چیزی را به خود مالیدن
brace

پیه خوک
lard

پیه دار
adipose, sebaceous

پیه سوز
tallow - burner

پیه گداخته
grease

پیه مالی
tailowing, greasing with tallow

پیه مانند
adipose

مترادف ها

adipose (اسم)
پیه

fat (اسم)
پیه، چاق، چربی

suet (اسم)
پیه

پیشنهاد کاربران

سبو
واژه پیه
معادل ابجد 17
تعداد حروف 3
تلفظ pih
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: pīh] ‹په›
مختصات ( یِ ) ( اِ. )
آواشناسی pih
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژه پی یا چربی چکونه وارد زبان فارسی شده.
پی - از واژه هاییست گرفته شده از فرهنگ هندو ایرانی ویا هندو اروپایی ریشه pī یا چربی و شیر، در اوستا پایمان paēman و payag ودر اوستا پیون pivan به چم چربی و پیاس p�yas یا شیر ودر لاتین اوپیموس opimus که در انگلیسی اسید پرو یونیک، fat. تغییر یافته. - احتمالا واژه پنیر از همین ریشه است - ( فرهنگ ریشه های هند و اروپائی زبان فارسی. منوچهر اریانپور )
...
[مشاهده متن کامل]

چربی وپیه = دسم
پیه یا پی :
پیه چربی گرفته شده از گوشت گاو، گوشت گوسفند، خوک یا دیگر جانوران است. پیه شامل تری گلیسیریدها ( چربی ) است که بیشتر از اسید استاریک و ان - نیتروزو - ان - متیل اوره تشکیل می شوند. پیه را می توان بدون یخچال ( ولی در محفظه های دربسته ) برای مدت طولانی ذخیره و نگهداری کرد. در گذشته از پیه در تولید شمع و صابون استفاده می شد.
...
[مشاهده متن کامل]

Rendered form of beef or mutton fat
Tallow is a rendered form of beef or mutton fat, primarily made up of triglycerides
In industry, tallow is not strictly defined as beef or mutton fat. In this context, tallow is animal fat that conforms to certain technical criteria, including its melting point. Commercial tallow commonly contains fat derived from other animals, such as lard from pigs, or even from plant sources

بپرس