پیمان، نامزدی، وفاداری، سرسپردگی، نامزد کردن، نامزد، راستی، وفا، از روی ایمان
league(اسم)
پیمان، اتحاد، اتحادیه، گروه ورزشی
پیشنهاد کاربران
در پارسی میانه واژه ی 'مهران' بمعنای عهد و پیمان بکار می رفته، چه مهر علاوه بر محبت، دوستی، آفتاب و خورشید، به عهد و پیمان نیز اشاره داشته است، و فعل 'مهران کردن' معنای پیمان بستن می داده. در دین و ایین باستانی ایرانیان، مهر یک خدا یا ایزد بشمار می رفته و به مفهوم هایی چون محبت، دوستی، و عهد و پیمان نسبت داده می شده. برای اطلاعات بیشتر درباره ی ایزد مهر به صفحه ی 'مهر ( ایزد ایرانی ) ' در ویکیپیدیا رجوع شود. ... [مشاهده متن کامل]
نمونه ای از کاربرد واژه ی 'مهران' بمعنای عهد و پیمان در پارسی میانه: ardaxšīr pad ān menišn būd kū ō armin ud ādurbādagān šawēm čē yazdān - kard ī syārzūrīg abāg was spāh ud gund az ān kust syārzūrīg mihrān kardag pad framān - burdār awiš mad ēstād. ( Anklesaria, 1935, p. 40 ) ترجمه ی فارسی: اردشیر به آن منش بود که به ارمن ( = ارمنستان ) و آتورپاتکان ( اذربایجان ) شوم، چه یزدانکردِ شهرزوری ( اسم شخص ) با بس سپاه و گند از آن کسته ی شهرزوری ( ناحیه ی شهرزوری ) مهران ( = عهد و پیمان ) کرده به فرمان بردار بهش آمده بود. ( فره وشی، 1378، ص55 ) متن: کارنامه ی اردشیر بابکان منبع: پایگاه دادگان پارسیگ Parsig Database
فردی عوضی و دورو که توانایی بازی با روان انسان ها جزو مهارت های اوست. به شدت ماهر در انداختن تقصیر گردن بقیه، پارانوید و دارای توهم. Basef on a true story.
فردی عوضی و دورو که توانایی بازی با روان انسان ها جزو قابلیت های اوست. به شدت ماهر در انداختن تقصیر کردن بقیه، پارانوید و دارای توهم. Based on a true story
فردی عوضی و دورو که توانایی بازی با روان انسان ها جزو قابلیت های اوست. Based on a true story
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
ما در پارسی، پسوندِ {ن} را به بُن هایِ کُنونی می توانیم بچسبانیم تا کُنیکی/مفعولی آنها بدست آید. برای نِمونه در {فرمان} این را داریم یا {افزون} ما در زبان انگلیسی نیز چنین چیزی داریم، برای نِمونه {known/shown/grown}. . . ... [مشاهده متن کامل]
پس، می توانیم افزون بر نشانه یِ {یده/یته} نشانه یِ {ن} را بکار ببریم. بِدرود!
پیمان فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مهدی رئیس فیروز ساختهٔ سال ۱۳۳۹ است. در این فیلم ایرج و غلامعلی روانبخش به عنوان خواننده حضور داشته اند. • علی تابش • ژاله علو • غلامعلی روانبخش • بیک خان • حسن رضایی • مهین دیهیم
سامه، سوگند،
پیمان فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مجید فهیم خواه ساختهٔ سال ۱۳۹۰ است. پیمان توسط دوستش با دختری آشنا می شود و تصمیم می گیرد با او ازدواج کند اما دختر پس از مدتی ناپدید می شود و پیمان درگیر این ماجرا
پیمان به زبان سنگسری قولghol قِرار gherar
پیمان در سنسکریت: پنیه panya؛ در پارسی کهن: پتیمانه patimAna؛ در سغدی: پَتمان patmAn؛ در اوستایی: پَثمان paşmAn؛ در پهلوی: پَتمان patmAn ؛ و پَیمان paymAn و در مانوی نیز: پَیمان paymAn و در همه ی این واژه ها به معنی راه زندگی است.
واژه پیمان معادل ابجد 103 تعداد حروف 5 تلفظ peymān نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: patmān] مختصات ( پَ یا پِ ) ( اِ. ) آواشناسی peymAn الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار
پیمان: در پهلوی پتمان patmān و در اوستائی پَتی مان َبوده است. ( ( نپیچد کسی سر ز فرمان اوی نیارد گذشتن ز پیمان اوی ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 226. )
وفای به عهد وفای به عشق نوعی آیدین آسمانی به عهد و وفا اصول زندگی
قرار
یعنی وقتی شرط میبنده سر شرطش وا میسته
پیمان : عهد - قول
1عهد و قول و قرار نوعی قول که ارزش بالایی دارد و شکستن ان گناه بزرگیس 2 بیعت ، میثاق، توافق و. . . 3 معانی دیگری در فرهنگ های دیگر مانند: موافقت، سازش، کمک، دخالت . . .
سلام تو زبان کردی به حرف زدن و صحبت کردن میگن پیوین ووقتی کسی با یکی عهد میبنده میگه یه حرفی زدم و باید سرش وایستم میگه من پیوان دایه. . . پیمان همون پیوان هستش که تغییر کرده. . . تو عربی هم مصدر قال یقول هست یعنی گفتن حرف زدن و به عهد و پیمان میگن قول. . .
استاد پیمان عزیز ، به ما گفتند عربی حرف پ نداره
پیمان به زبان عربی که زبان دوستار خدا نیز است به کلام خودش قصم میباشد در واقع شاه کلمه
پیمان : پی ( پایه - اساس - مبنا ) پسوندِ "مان" یعنی: عهد، میثاق، بر پای قول و قرار بودن - بر سرِ عهد بودن -