craftsman (اسم)هنرپیشه، هنرمند، پیشه ور، صنعت گر، نویسنده، پیشه کارartificer (اسم)هنرمند، صنعت کار، پیشه ورtradesman (اسم)پیشه ور، افزارمند، سوداگر، دکان دار، کاسب
ارباب حرفت ؛ پیشه وران : کسب ارباب حرفت و امثال و اخوات این معانی به عدل متعلق است. ( کلیله و دمنه ) .اهل حرفت ؛ پیشه ور. اهل صنعت. ( ناظم الاطباء ) .اهل حرفه. [ اَ ل ِ ح ِ ف َ / ف ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیشه ور. صاحب حرفه. و رجوع به تذکرةالملوک چ 2 ص 49 شود.the man of industryکاسب . . . .صنعتگر ، مغازه دارصاحب حرفه/حرفت ، اهل حرفه/حرفتپیشه ور : تحریف پیشه وار یعنی مشاغلی شبیه به دست فروشیفارسی به عربی :المحترفکاسب+ عکس و لینک