پیشرو

/piSrow/

    cutting edge
    forward
    forward-looking
    progressive
    vanguard
    avant-garde
    forerunner
    pioneer

فارسی به انگلیسی

پیشرو اسم
determiner

مترادف ها

chief (اسم)
سر، فرمانده، سالار، پیشرو، رئیس، متصدی، سرور، سید، قائد، سر دسته

progenitor (اسم)
جد، پیشرو، نمونه، پدر بزرگ

forerunner (اسم)
جد، پیشرو

antecessor (اسم)
پیشرو

pioneer (اسم)
پیشرو، پیشقدم، پیشگام، سرباز مهندس

precursor (اسم)
پیشرو، ماده متشکله جسم جدید

pathfinder (اسم)
پیشرو، کاشف، راه یاب، بلد راه

herald (اسم)
پیشرو، جارچی، منادی، خبر رسان، قاصد، جلو دار

harbinger (اسم)
پیشرو، منادی، قاصد، جلو دار

fugleman (اسم)
پیشرو، پیشوا، پیش اهنگ، قائد، سرمشق

postilion (اسم)
پیشرو، چابک سوار نامه رسان، چاپار، راهنما یا یساول پست، نوعی کلاه زنانه

van (اسم)
پیشرو، جلو دار، پیشقدم، پیشگام، پیشقراول، بال جناح، کامیون سر بسته

front man (اسم)
پیشرو، جلو دار

futurist (اسم)
پیشرو

outrider (اسم)
پیشرو

postillion (اسم)
پیشرو، راهنما یا یساول پست، نوعی کلاه زنانه

پیشنهاد کاربران

سردفتر . پیشوا. پیشرو :
سالار خیلخانه ٔ دین حاجب رسول
سردفتر خدای پرستان بی ریا.
سعدی .
پیشرو ( محمد رضا ناصری آزاد ) خواننده ی رپ ایرانی
upcoming - forthcoming
پیش رو
طلایه دار
Forerunner
Pioneer
Vanguard
رپر مستعد ایرانی ، رضا ناصری ، ملقب به پیشرو که این روزها در ترکیه اقامت دارد
رهبر
آنچه رو در رو قرار گیرد. مقابل به شکلی که بشود آنرا دریافت . و اگر متصل گردد "پیشرو" یعنی کسی که جلوتر از گروهی باشد
پیش رو = ورا . مقابل . نزد . جلو . ماوا . سپس
پادشاه رپ فارسی ( پیشرو رضا ناصری )
پیشرو، تخلص هنرمندی در سبک رپ و راک است که از اعضای مهم گروه موسیقی صامت بوده و امروزه گروه موسیقی ریل را بنیانگذاری کرده است.
جلو، مقابل، نزد، روبرو
اوانگارد
طلایه
پیشرو :پیشوا ، استاد ، رهبر
چه گفت اندر این ، موبد پیشرو ؟
که : 《هرگز نگردد کهن گشته نو》
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۱۷۸.

پیشرو، پیشگام، پیشقدم، روبه جلو حرکت کردن ویا رضا پیشرو
آینده ی نچندان دور
فراروی
پیشرو موتور پر سرعت و خشک خشک و قدرت بسیار قوی داره
Further
فرا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس