پیشانی

/piSAni/

    brow
    forehead

فارسی به انگلیسی

پیشانی بر خاک مالیدن
grovel

پیشانی بر زمین نهادن
kowtow

پیشانی بند
headband, fillet

پیشانی به خاک مالیدن
genuflect, prostrate

پیشانی را پر اژنگ کردن
browbeat

پیشانی گشاده
candid, ingenuous

پیشانی نوشت
predestination

مترادف ها

frontal (اسم)
پیشانی

brow (اسم)
سیما، پیشانی، جبین، خط ابرو، اب رو

forehead (اسم)
پیشانی، جبهه

sinciput (اسم)
پیشانی، فرق، فرق سر، جبهه، جلو سر

پیشنهاد کاربران

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�تولTul� به معنی پیشانی است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هند واروپایی است، این واژه نیز مانندبسیاری از واژگان دیگر وارد زبان هندواروپایی کورنی شده وبه صورت�تولTaol�
...
[مشاهده متن کامل]
به معنی پبشانی به کار میرود. در لری علاوه بر�تول�، واژه�پشنیPeshny�هم به کارمیرود. ایران خاستگاه زبانهای هند واروپایی

لری بختیاری
تیگ:پیشانی
تیگ نمشت:سرنوشت
واتیگ زیدن:به رخ کشیدن
در لارستان به معنی سرنوشت به کار رود
پیشانی علاوه بر معنای ( جبین، در لغت به معنای گستاخی، سماجت و سخت رویی هم آمده است و به پیشانی بردن یعنی با سماجت و گستاخی بردن.
حافظ در این مورد می سراید:
دل ز ناوک چشمت، گوش داشتم، لیکن
ابروی کماندارت می برد به پیشانی
...
[مشاهده متن کامل]

معنی بیت : دلم را از تیر مژگانت مراقبت می کردم ( = گوش می داشتم ) ، امّا ابروی تو آن را با سماجت و گستاخی می برد/ ( هنر حافظ در این بیت آوردن چهار عضو صورت با ایهام است: چشم، گوش، ابرو، پیشانی )
.
عبید زاکانی هم در غزلی می گوید:
زلفت به پریشانی، دل برد به پیشانی
دل برد به پیشانی زلفت به پریشانی
( زلف پریشان تو دلم را با سخت رویی و گستاخی برد )
پیرایه یغمایی

گویش طالقانی: کوتی kooti یا کِتی keti
کُردی جنوبی: تِیوِل teywel
#پیشانی
پیشانی=پیش اِنی = پیش و بالای رخ ( صورت )
در بخش پیشین درباره واژه آن گفتگو کردیم و گفتیم که آن به چم بالا میباشد و واژه on انگلیسی از ریشه پارسی است.
یک چم و معنی دیگر واژه آِنی رخ و صورت است.
...
[مشاهده متن کامل]

با همدیگر دگرگونی این واژه را به چم رخ از ۵ هزار سال پیش میبینیم :
اریایی و ایران باستان : *H�niHkah به چم رخ
اوستایی: ainīka. رخ
پارسی نو: en� رخ و صورت
همچنان در زبان لکی و کردی به رخ و صورت اِنی گفته می شود.
این واژه جای خود را به واژه تازی صورت داده ولی در واژه پیشانی هنوز جایگاه خود را نگاه داشته است
@iranaryan. مارا در ایتا دنبال کنید
References
Hellwig, Oliver ( 2010 - 2023 ) , “anīka”, in�DCS - The Digital Corpus of Sanskrit, Berlin, Germany.

تیک، جبهه
در لری بختیاری
پیشانی: تیگ
سرنوشت: تیگ نوشت
امیدی به تو ندارم/ نا امیدم از تو: به تیگِت نیبینوم
پیشانی یا در محاوره پیشونی دارای دو معنی است. یکی همان جلوی سر هست که به عربی حاجب گویند و دیگری به معنی بخت و اقبال است. مثال؛ حسن انسانی پیشانی سفیدی است، یعنی شانس و اقبال با ایشان همراه است و در زندگی موفق است.
جبین . . . .
ناصیه .
کردی کرمانجی. . . . . �n� ( اِنی ) .
پارسی. . . . . پیشانی

پیشانی ( Head Tube ) : [ قطعات دوچرخه ] قسمتی از تنه که برای نگه داشتن دوشاخه چرخ جلو و کاسه دو شاخ تعبیه شده است.
ناصیه
پنجه
چکاک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس