avert, anticipate, prevent, preclude
پیش گیری
/piSgiri/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
جلوگیری، منع، ممانعت، پیش گیری، پیش بندی
جلوگیری، ممانعت، پیش گیری
پیشنهاد کاربران
Prevention is better than treatment : پیشگیری بهتر از درمان
پیش گیری : [ اصطلاح شکار ] نشانه روی به جلوی شکار متحرک.
بازدارندگی