foreword (اسم)مدخل، سراغاز، دیباچه، پیش گفتارpreface (اسم)اغاز، سراغاز، دیباچه، مقدمه، پیش گفتارprologue (اسم)سراغاز، مقدمه، پیش گفتار، پیش در امدprolegomenon (اسم)پیش گفتار، کلمات مقدماتیfront matter (اسم)مقدمه، پیش گفتار
1 - برابرِ پارسیِ واژه یِ آلمانیِ " Vorwort " واژه یِ " پیش گفتار " است؛ در زبانِ عَنگلوساکزنی واژه یِ " foreword ". 2 - برابرِ پارسیِ واژه آلمانیِ " Nachwort " واژه یِ " پَس گفتار " است؛در زبانِ عَنگلوساکزنی واژه یِ " afterword " .پیش گفتار [ا] هم کردی است از دو واژه ی «پیش»و «گفتار» آن چه را در آغاز گویند یا نویسند. سر آغاز. مقدمه. پیش سخن+ عکس و لینک