پیش پرداخت

/piSpardAxt/

    prepayment
    payment in advance
    advance (money)
    earnest

فارسی به انگلیسی

پیش پرداخت شده
post-free

پیش پرداخت کردن
prepay

پیش پرداخت کردن پول
deposit

مترادف ها

advance (اسم)
پیشرفت، مساعده، پیش روی، جلو بردن، پیش پرداخت، پیش قسط، سبقت، ربون

prepayment (اسم)
پیش پرداخت، پیش قسط

payment in advance (اسم)
پیش پرداخت

پیشنهاد کاربران

Advance Payment
prepayment
prepayment
payment in advance
Advanced payment
advance payment [مدیریت و اقتصاد سلامت]
pre - pay یا security deposit بهش پیش پرداخت یا سپرده تضمینی میگن
پیشداد
مزدی که پیش از کار بمزدور و کارگر دهند و آنرا بعربی تقدمه خوانند. ( برهان ) . سلم. تسلیف. مزد پیش از کار و پول پیش از خریدن. بیعانه. پیش مزد. دستارا. مساعده :
ز بس حرص بخشش ، نکرده سؤال
بسائل دهد حرص او پیشداد.
عسجدی.
پیش بها. . . مساعده. . . بیعانه. . .
اوانس . .
پیش پرداخت : ( Prepayment ) [اصطلاح امورمالی]پیش پرداخت عبارت است از پرداختی که محل اعتبارات مربوط بر اساس احکام و قراردادها طبق مقررات پیش از انجام تعهد صورت می گیرد .
Advance Payment, Down Payment

بپرس