پیش امدگی

/piSAmadegi/

    projection
    prominence
    projection
    saliency

فارسی به انگلیسی

پیش امدگی دوش مانند
shoulder

مترادف ها

jut (اسم)
برجستگی، پیش امدگی، پیش رفتگی

projection (اسم)
تجسم، طرح، بر امدگی، نقشه کشی، پرتاب، سده، تصویر، پیش امدگی، نور افکنی، پروژه، افکنش، پیش افکنی، اگراندیسمان

prominence (اسم)
برتری، برجستگی، سده، امتیاز، علو، پیش امدگی

gibbosity (اسم)
بر امدگی، قوز، پیش امدگی

protrusion (اسم)
تحمیل، پیش امدگی، پیش رفتگی، جلو افتادگی

پیشنهاد کاربران

پیشامدگی: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] درصد اشغال زمین از انتهای ملک را گویند.

بپرس