پیش از

/piSaz/

    ante-
    before
    pre-
    ere

فارسی به انگلیسی

پیش از انتظار
early

پیش از انکه او برود
before he goes

پیش از این
already, heretofore, previously, since, erst, erstwhile

پیش از جنگ
antebellum, prewar

پیش از چیز دیگری روی دادن
antedate

پیش از دیگری مردن
predecease

پیش از زناشویی
premarital

پیش از ظهر
forenoon
before noon

پیش از موقع
early, untimely, premature

پیش از نیمروز
ante meridiem

پیش از همه
first

پیش از وقت
beforehand

مترادف ها

past (قید)
دور از، پیش، پیش از، در ماورای

before (حرف اضافه)
پیش، پیش ازانکه، قبل از، پیش از

پیشنهاد کاربران

بپرس