تزیین، اراستگی، تصنع، ارایشگری، اذین بندی، مدال یا نشان، پیرایه
frill(اسم)
لذت، تزئینات، چین، حاشیه چین دار، پیرایه، افراط، زوائد، تجمل، چیز بیخود یا غیر ضروری
پیشنهاد کاربران
پیرایه کلمه عربی هست و فارسی نیست متاسفانه،
به وسایل اضافه تر خودرو می شود اطلاق گردد option
ارایش. . . زیور. . . زینت. . . تزئین. . . .
پیراهن پیرایه ی پیری لباس کهنه
پیرایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پیرایه" می نویسد : ( ( پیرایه در پهلوی در ریخت پیرایگpayrāyag بکار می رفته است. ) ) ( ( کجا نامور گاو برمایه بود که بایسته بر تنش پیرایه بود ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 298. )