paramilitary
پیرا پیشه کار
paraprofessional
پیرا دل
pericardium
پیرا دندانی
periodontal
پیرا روان شناسی
parapsychology
پیرا کردن
circumscribe
فارسی به انگلیسی
پیرا پیشه کار
پیرا دل
پیرا دندانی
پیرا روان شناسی
پیرا کردن
پیشنهاد کاربران
پیرای چیزی، یعنی دور چیزی
پیرامون یعنی اندازه دور
از پیرا ( دور و بر، اطراف ) مون ( اندازه )
مانند آزمون، ترامون، وامون، پیمون، پارامون، همامون، نمون و. . .
پیرامون یعنی اندازه دور
از پیرا ( دور و بر، اطراف ) مون ( اندازه )
مانند آزمون، ترامون، وامون، پیمون، پارامون، همامون، نمون و. . .
پیرا. ( پی + را ) ، ( ق مرکب، ا مرکب ) ، ( زبان مازنی ) ، پس فردا.