واژه بسیار کهن پیدا از ریشه پیشاهندواروپایی ( PIE ) pent به مانای پاگذاشتن و راه رفتن است.
در اوستا واژه panta به مانای مسیر و راه و نیز واژهpatha به مانای راه و جاده داریم که با path انگلیسی ( راه، مسیر ) همریشه است.
... [مشاهده متن کامل]
و از همه مهندتر ( مهمتر ) خودِ واژه paiti - daya ( پیدا ) است که دو چم دارد و اینجاست که درمی یابیم راه، جاده و مسیر چه پیوندی با پیدا، آشکار و هویدا دارد.
نخست باید گفت:پسوندdaya به چم دیدن و با day انگلیسی ( روز ) پیوند دارد. پیوند روز و روشنایی با دیدن و دیدار ناگسستنی است.
مانای یکمpaiti - daya : نگاه کردن. تماشا کردن، نگرش، چشم رس، دید رس
مانای دوم: سرور، سرپرست، رهبر، راهبر، پیشوا
برآیند: کسی که به راه و مسیر آشنایی دارد. راهِ درست را می بیند و نشان میدهد. راه بلد.
در پایان ، سخنی با ایران دوستان و کسانی که مهر ایران را دارند: ( نه قوم پرستان که در این کشور زندگی می کنند ولی خواسته یا ناخواسته سرباز اربابان ترک و تازی هستند. چرا که هر چه برای اینها
برهان بیاوریم و از فلان نسک و کتاب بگوئیم باز حرف خودشان را می زنند. آنها راهشان، مسیرشان، جناحشان، فازشان و هرچه نامش را بگذارید از ایران دوستان و ایرانگرایان جداست ) . کمترین کاری که می توانید انجام بدهیداین است که فرهنگ میهن خود را ارج بنهید.
تنها و تنها این فرهنگ و زبان است که ایران را تاکنون نگه داشته. کوشش کنید در هر پُست یا کسب و کاری هستید از واژگان ایرانی در گفتگوهای خود بهره بگیرید و تنها به درود و سپاس بسنده نکنید.
این زبان دشمنان بسیاری دارد. با بی انگاری، تیشه به ریشه هایتان نزنید. هر زبانی که در ایران گویشور دارد در جای خود ارجمند است. آنجایی نابکار ی پیش می آید که کسانی که شاید از دوستان و بستگان شما نیز باشند کوشش در کوچک شماری این زبان و فرهنگ داشته باشند. بنابراین کمترین خویشکاری و بایستگی شما این است که از زبان و فرهنگتان پدافند کنید.
نظری ندارم عالی
اگر دقت کنید همیشه تلفظ چیزی که پهلوی گفته میشه با ترکی دقیقا یکی هست. اوپیده یا اوپیدا که به فتحه هم ختم میشه
این کلمه ترکی هست و ریشه جالبی داره
در زبان ترکی برخی کلمات برای تفضیلی شدن پیشوند خاص خودشون رو دارند مثل قپ قره یعنی خیلی سیاه یا تاپ تازه یعنی خیلی تازه.
اوپ ای یعنی خیلی خوب. �p ey
این کلمه برگرفته از اصطلاح �peyda هست یعنی خیلی خوب هم. �p ey da و با فعل دیدن در ترکی همیشه همراه هست. مثال
... [مشاهده متن کامل]
اوپیدا گوردیم یعنی خیلی خوب و واضح دیدم و از اینجا این کلمه وارد زبان فارسی شده، کلمات ترکی رو به راحتی از روی ریخت کلمه میتوان متوجه شد اکثرا پسوند دا، ده، گه، گی، اق، ایق، اوق. دارند.
اکثرا کلماتی که گغته میشه پهلوی ترکی هست ضمن اینکه پهلوی منسوب به اشکانیان هست که یک اتنیک ترکمن بوده اند.
همچنین ترکیب اوپیجا هم وجود دارد و از همین ریشه و ساختار هست و به معنی تاحد ممکن به خوبی می باشد
�p ey ca
از قدیم تورکان دری گوی معروف بودند یعنی اولین گویشوران این زبان ترکهایی مثل هزاره ها بودند که به مروز به ورژنی خاص از ترکی صحبت میکردند
پیداگر. برای آوردن پیشنهاد ها در آبادیس و آنچه تواند بودرا پیش مینهم.
واژه پیدا
معادل ابجد 17
تعداد حروف 4
تلفظ peydā
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: paitāk, patyāk، مقابلِ نهان]
مختصات ( پَ یا پِ ) ( ص . ق . )
آواشناسی peydA
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
پیداَ
پیدا به معنی آنچه که ردش دیده شده است.
پیدا از دو بخش تشکیل شده است.
بخش اول پی است و پی به معنی ردپا و رد اثر است.
بخش دوم دا است که به معنی دادن یا دیدن است.
پیدا: آنچه که ردپا و رد اثر ش بجا مانده و دیده شده.
چیزی که گم کردی را پیدا کردی
پیدا : پیدا در پهلوی پیتاگ paytāg بوده است .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)