consecutive (صفت)متوالی، پشت سرهم، مسلسل، پی در پی، پیاپی، نتیجهایsuccessive (صفت)متوالی، مسلسل، ارثی، پی در پی، پیاپی، متواتر، توارثیserial (صفت)نوبتی، ردهای، پیاپی، دوری، جزء به جزء، ترتیبی، سریال، ردیفی
پشت به پشتیک روند ؛ یک ریز. پیاپی.پشت ریز. [ پ ُ ] ( ق مرکب ) پیاپی. متوالی. پی درپی.راه به راهلهجه و گویش تهرانیپشت سرهم، راه و بیراه، زود به زود، پیاپی ، مرتب، بکراتهی. [ هَِ ] ( ق ) پیوسته. پیاپی. مدام. دائم. همیشه. همواره. ( یادداشت مؤلف ) :خیزید و یک قرابه مرا می بیاوریدهی من خورم مدام و شما هی بیاورید. قاآنییکی پس از دیگریپی درپی، دمادم، متواتر، متوالی، مداوم، مستمر، سریال، هی، توالیهی+ عکس و لینک