پیاده شدن


    detrain
    dismount
    debark
    land
    alight
    debarkation
    disembark
    disembarkation

فارسی به انگلیسی

پیاده شدن از اسب و دوچرخه
dismount

پیاده شدن از قطار
detrain

پیاده شدن از هواپیما
deplane

پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
debark, land

مترادف ها

alight (فعل)
تخفیف دادن، فرود امدن، پیاده شدن، فروکش کردن

land (فعل)
رسیدن، فرود امدن، پیاده شدن، بزمین نشستن، به خشکی امدن

descend (فعل)
فرود امدن، پیاده شدن، فروکش کردن، سرازیر شدن، نزول کردن، پایین رفتن، پایین امدن

disembark (فعل)
پیاده شدن، پیاده کردن، از کشتی در اوردن، تخلیه کردن

پیشنهاد کاربران

🔴 CAR
Get in the car ( سوار شدن ) / Get out of the car ( پیاده شدن )
🔴 TAXI
Get in the taxi ( سوار شدن ) / Get out of the taxi ( پیاده شدن )
🔴 BUS
Get on the bus ( سوار شدن ) / Get off the bus ( پیاده شدن )
...
[مشاهده متن کامل]

🔴 SHIP
Get on the ship ( سوار شدن ) / Get off the train ( پیاده شدن )
🔴 TRAIN
Get on the train ( سوار شدن ) / Get off the train ( پیاده شدن )
🔴 BICYCLE / Bike
Get on the bike ( سوار شدن ) / Get off the bike ( پیاده شدن )
🔴 MOTORCYCLE
Get on the motorcycle ( سوار شدن ) / Get off the motorcycle ( پیاده شدن )
🔴 HELICOPTER
Get in the Helicopter ( سوار شدن ) / Get out of the helicopter ( پیاده شدن )
🔴 SUBMARINE
برای زیر دریایی استثناعاً هر چهار تاش قابل استفاده است. هم on هم in
🔴 BOAT
قایق هم بستگی داره به اندازه ش. اگه عرشه داره on و اگه نداره in
You "get out of" a helicopter, like you "get out of" a car. You "get off" a form of public transport, like plane, train, bus and also bike. You "get out of" something which encloses or surrounds you.
نکته ش اینه اگه وسیله نقلیه طوریه که توش بتونین راه برین از get on و get off استفاده میکنید. ولی اگر توش قادر به راه رفتن نباشید از get in و get out استفاده می کنید. اگر هم اطراف شما خصوصا کنار و بالای سرتان پوشیده شده باشه و شما محاصره شده باشید با بدنه آن وسیله، احتمال زیاد get in و get out استفاده بشه

( بزیر آمدن ) بزیر آمدن. [ ب ِ م َ دَ ] ( مص مرکب ) ( از: ب زیر آمدن ) پیاده شدن. فرود آمدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) : پس از منبر بزیر آمد و بخانه اش بردند. ( قصص الانبیاء ص 238 ) . پس از منبر بزیر آمد و اسامه را بخواند و امیر کرد. ( قصص الانبیاء ص 233 ) . داود از کوه بزیر آمد و در میان لشکر خویش و آن مسلمانان وی را دعا گفتند. ( قصص الانبیاء ص 148 ) . || سرنگون شدن. به پستی رسیدن :
...
[مشاهده متن کامل]

بزیر اندرآمد سر راستی
پدید آمد از هر سوئی کاستی.

( ( آرزوپیاده شد. یک دستش کیف مستطیل سیاهی بود که دوسگکش به زوربسته شده بود، دست دیگر سررسیدِ جلدچرمی و تلفن همراه . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 7 . ) )
Get off

بپرس