پیاده شدن، پیاده کردن، از کشتی در اوردن، تخلیه کردن
پیشنهاد کاربران
🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) / Get out of the car ( پیاده شدن ) 🔴 TAXI Get in the taxi ( سوار شدن ) / Get out of the taxi ( پیاده شدن ) 🔴 BUS Get on the bus ( سوار شدن ) / Get off the bus ( پیاده شدن ) ... [مشاهده متن کامل]
🔴 SHIP Get on the ship ( سوار شدن ) / Get off the train ( پیاده شدن ) 🔴 TRAIN Get on the train ( سوار شدن ) / Get off the train ( پیاده شدن ) 🔴 BICYCLE / Bike Get on the bike ( سوار شدن ) / Get off the bike ( پیاده شدن ) 🔴 MOTORCYCLE Get on the motorcycle ( سوار شدن ) / Get off the motorcycle ( پیاده شدن ) 🔴 HELICOPTER Get in the Helicopter ( سوار شدن ) / Get out of the helicopter ( پیاده شدن ) 🔴 SUBMARINE برای زیر دریایی استثناعاً هر چهار تاش قابل استفاده است. هم on هم in 🔴 BOAT قایق هم بستگی داره به اندازه ش. اگه عرشه داره on و اگه نداره in You "get out of" a helicopter, like you "get out of" a car. You "get off" a form of public transport, like plane, train, bus and also bike. You "get out of" something which encloses or surrounds you. نکته ش اینه اگه وسیله نقلیه طوریه که توش بتونین راه برین از get on و get off استفاده میکنید. ولی اگر توش قادر به راه رفتن نباشید از get in و get out استفاده می کنید. اگر هم اطراف شما خصوصا کنار و بالای سرتان پوشیده شده باشه و شما محاصره شده باشید با بدنه آن وسیله، احتمال زیاد get in و get out استفاده بشه
( بزیر آمدن ) بزیر آمدن. [ ب ِ م َ دَ ] ( مص مرکب ) ( از: ب زیر آمدن ) پیاده شدن. فرود آمدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) : پس از منبر بزیر آمد و بخانه اش بردند. ( قصص الانبیاء ص 238 ) . پس از منبر بزیر آمد و اسامه را بخواند و امیر کرد. ( قصص الانبیاء ص 233 ) . داود از کوه بزیر آمد و در میان لشکر خویش و آن مسلمانان وی را دعا گفتند. ( قصص الانبیاء ص 148 ) . || سرنگون شدن. به پستی رسیدن : ... [مشاهده متن کامل]
بزیر اندرآمد سر راستی پدید آمد از هر سوئی کاستی.
( ( آرزوپیاده شد. یک دستش کیف مستطیل سیاهی بود که دوسگکش به زوربسته شده بود، دست دیگر سررسیدِ جلدچرمی و تلفن همراه . ) ) ( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 7 . ) )