droop, wilt
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خشک شدن، پژمردن، محو شدن، پژمرده شدن، کم رنگ شدن، بی نور شدن، کم کم ناپدیدی شدن
سربه سر کردن، خشک شدن، پژمردن، خشک کردن، پژمرده شدن، پژولیدن، پژمرده کردن یا شدن، پلاسیده شدن
پژمردن
پیشنهاد کاربران
آشنایی با پیشوندهایِ کارواژه در زبانِ پارسی:
پیشوندِ کارواژه " پَژ":
عملگری برایِ نشان دادنِ "وارونگی یا برعکس بودگی" است.
بمانندِ واژه هایی همچون:
پَژمُردن:پَژ ( پیشوندِ وارونگی یا برعکس بودگی ) به همراه کارواژه ( مُردَن )
... [مشاهده متن کامل]
پَژواک:پَژ ( پیشوند ) به همراه واژه یِ ( واک ) به چمِ بازتابِ یا انعکاسِ صدا
( واژه یِ "واک" به چمِ "صدا" با کارواژه "واختن" از یک ریشه هستند؛پس می توان کارواژه "پَژواختن" را از آن ساخت. )
نیاز به یادآوری است که این پیشوند به دیسه هایِ ( واژ، پاژ، باژ ) نیز بکار می رود.
برای نمونه در "واژگون" یا "واژگونه یا باژگونه یا پاژگونه"به چمِ "برعکس یا بالعکس".
پیشوندِ کارواژه " پَژ":
عملگری برایِ نشان دادنِ "وارونگی یا برعکس بودگی" است.
بمانندِ واژه هایی همچون:
پَژمُردن:پَژ ( پیشوندِ وارونگی یا برعکس بودگی ) به همراه کارواژه ( مُردَن )
... [مشاهده متن کامل]
پَژواک:پَژ ( پیشوند ) به همراه واژه یِ ( واک ) به چمِ بازتابِ یا انعکاسِ صدا
( واژه یِ "واک" به چمِ "صدا" با کارواژه "واختن" از یک ریشه هستند؛پس می توان کارواژه "پَژواختن" را از آن ساخت. )
نیاز به یادآوری است که این پیشوند به دیسه هایِ ( واژ، پاژ، باژ ) نیز بکار می رود.
برای نمونه در "واژگون" یا "واژگونه یا باژگونه یا پاژگونه"به چمِ "برعکس یا بالعکس".
در لری بختیاری
پژمردن: مولاهِسْتِن
مولاهِسْت: پژمرد، پژمرده شد، چروک شد
پژمردن: مولاهِسْتِن
مولاهِسْت: پژمرد، پژمرده شد، چروک شد
پژمردن:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "پژمردن " می نویسد : ( ( پژمردن ریختی پیشاوندی از " مردن " است و پژ در آن پیشاوند . این پیشاوند را در " پژواک " نیز باز می توانیم یافت . ) )
( ( پیامش چو بشنید شاه یمن،
... [مشاهده متن کامل]
بپژمرد ، چون زآب گنده سمن. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 332. )
در جایی دیگر می نویسد : ( ( پژ ، در پژمردن چنان می نماید که ریختی از بش biš باشد که ریختی نو تر از وش viš اوستایی است و آن نیز ریختی است از"و" vi که در پارسی ، بیشتر به گو go دیگر گون شده است . ریختی نزدیکتر به " بش" را از این پیشاوند در واژه ی " پزشک " می توانیم یافت که در پهلوی بزشک bizešk بوده است . پیشاوند " پژ" در واپگانی دیگر چون پژمان و پژواک نیز دیده می آید . ) )
همان ص 435.
به نظر می دهد پژمردن معنی " پیش مردن "می دهد . یعنی مردن قبل از فرا رسیدن مرگ . مرگی که به سوی کسی یا چیزی می آید . در پژواک هم انعکاس صدا به سوی منبع خود بر می گردد . انعکاسی که به پیش می آید .
دکتر کزازی در مورد واژه ی "پژمردن " می نویسد : ( ( پژمردن ریختی پیشاوندی از " مردن " است و پژ در آن پیشاوند . این پیشاوند را در " پژواک " نیز باز می توانیم یافت . ) )
( ( پیامش چو بشنید شاه یمن،
... [مشاهده متن کامل]
بپژمرد ، چون زآب گنده سمن. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 332. )
در جایی دیگر می نویسد : ( ( پژ ، در پژمردن چنان می نماید که ریختی از بش biš باشد که ریختی نو تر از وش viš اوستایی است و آن نیز ریختی است از"و" vi که در پارسی ، بیشتر به گو go دیگر گون شده است . ریختی نزدیکتر به " بش" را از این پیشاوند در واژه ی " پزشک " می توانیم یافت که در پهلوی بزشک bizešk بوده است . پیشاوند " پژ" در واپگانی دیگر چون پژمان و پژواک نیز دیده می آید . ) )
همان ص 435.
به نظر می دهد پژمردن معنی " پیش مردن "می دهد . یعنی مردن قبل از فرا رسیدن مرگ . مرگی که به سوی کسی یا چیزی می آید . در پژواک هم انعکاس صدا به سوی منبع خود بر می گردد . انعکاسی که به پیش می آید .
پَژمُردَن
پَژمُردَن کارواژه ای آمیزه ای اَست :
پَژمُردَن : پَژ - مُر - د - اَن
پَژ = این پیش وَند گویِش دیگَری اَز " پیش" است و مینهء به سوی ِ گویَنده را دارَد.
مُر = سِتاک وَ ریشه اَست که شِکل و چِهر دیگَر ِ آن " میر" است.
... [مشاهده متن کامل]
د= نِشان ِ زَمان ِ گُذَشته
اَن = نِشان ِ کُنَندِگی یا اَنجام ِ کار
مینه ء پَژمُردَن = پیش اَز مُردَن
واژه ای دیگَر با این پیش وَند :
پِژواک : پِژ - واک
پِژ = هَمان پَژ اَست که با وات ِ زیر خوانده شُده
واک = سِتاک یا ریشه است به مینهء آوا ، سِدا ( صِدا )
پِژواک واک یا آوا سِدایی است که به پیش ِ گویَنده
بازمی گَردَد.
دیگَر واژه پَژوهیدن اَست که پَس اَز بَررِسی نِوِشته خواهَد شُد .
این پیش وَند را می تَوان دَر جاهایی شایِسته به جای پیش به کار بُرد.
پَژمُردَن کارواژه ای آمیزه ای اَست :
پَژمُردَن : پَژ - مُر - د - اَن
پَژ = این پیش وَند گویِش دیگَری اَز " پیش" است و مینهء به سوی ِ گویَنده را دارَد.
مُر = سِتاک وَ ریشه اَست که شِکل و چِهر دیگَر ِ آن " میر" است.
... [مشاهده متن کامل]
د= نِشان ِ زَمان ِ گُذَشته
اَن = نِشان ِ کُنَندِگی یا اَنجام ِ کار
مینه ء پَژمُردَن = پیش اَز مُردَن
واژه ای دیگَر با این پیش وَند :
پِژواک : پِژ - واک
پِژ = هَمان پَژ اَست که با وات ِ زیر خوانده شُده
واک = سِتاک یا ریشه است به مینهء آوا ، سِدا ( صِدا )
پِژواک واک یا آوا سِدایی است که به پیش ِ گویَنده
بازمی گَردَد.
دیگَر واژه پَژوهیدن اَست که پَس اَز بَررِسی نِوِشته خواهَد شُد .
این پیش وَند را می تَوان دَر جاهایی شایِسته به جای پیش به کار بُرد.