پوییدن


    seek
    to search
    to run for search

مترادف ها

run (فعل)
اداره کردن، نشان دادن، ادامه دادن، راندن، جاری شدن، دویدن، پیمودن، دایر بودن، پخش شدن، دوام یافتن، پوییدن

search (فعل)
طلب کردن، طلبیدن، جستجو کردن، بازرسی کردن، گشتن، پژوهیدن، پوییدن، با دقت جستجو کردن

seek (فعل)
طلب کردن، طلبیدن، جستجو کردن، پیگردی کردن، پوییدن، جوییدن

scan (فعل)
پوییدن، تقطیع کردن شعر، اجمالا مرور کردن، با وزن خواندن، بطور اجمالی بررسی کردن

پیشنهاد کاربران

پوییدن به چهر پستن postan به کار می رود
جوییدن جستن jostan
شوییدن شستن shostan
حرکت به سوی مقصدی برای به دست آوردن
و جست وجوی چیزی، تلاش، رفتن
تلاش هم معنی میدهد
رفتن نه به آرامی نه با شتاب
پوییدن : به شتاب رفتن و دویدن
دکتر کزازی در مورد واژه ی پوییدن می نویسد : ( ( پوییدن در معنی به شتاب رفتن و دویدن است و در پهلوی و پارسی، تنها بُن اکنون آن: پوی poy به کار رفته است. از این روی ، مصدر این فعل نیز " پوییدن" مصدر ی است برساخته که بر پایه ی پویید ساخته شده است. می توانم بر پایه هنجارهای زبان شناختی بن گذشته ( بن ماضی ) آن را در ریخت پَشت گمان بزنم و مصدر نژاده و کهن آن را پُشتن و پودن بشمارم همین ساختار را در جُستن /جوی در رستن / روی/ رست و در شستن/ شوی شست نیز می توانیم یافت . بر همین پایه ، همچنان می توانم انگاشت که مست به معنی ناله و زاری و شکوه بُن گذشته از "موییدن" است که مصدر نژاده و کهن آن مُستن یا مودن خواهد بود: مُستنن/ موی / مست ؛ نیز سست به معنی نا استوار بن گذشته از" ساییدن" که ریخت نژاده و کهن مصدر آ ن سودن در پارسی مانده است. ریخت دیگر آن سُستن می تواند بود: سستن ( یا سودن ) سوی/ سست. بن اکنون آن : ( سوی ) در ریخت "سای "در پارسی به کار برده شده است: هر چه سوده شود نازک و سست و نااستوار خواهد گردید . نیز همچنان می توانم انگاشت که مصدر کهن و نژاده ی "بوییدن" بستن/ بوی / بُست . ریخت دیگر آن بودن می تواند بود . شاید از آن روی که بودن در پارسی دری در معنی هستن و باشیدن به کار می رود، این ریخت فراموش شده است و مصدر برساخته ی آن کاربرد یافته است. ریختی دیگر از "بوی "که در پهلوی به معنی نیروی حسی و دریابنده است ، بوذ یا بودبوده است در اوستایی بئوذه baoza نیز ریخت دیگر روی در رستن روذ و رود ؛در اوستایی رَئوذه raoza . بر همین پایه ، ریخت های دیگر از موی در مُستن و پوی در پُستن مود و پود می تواند بود. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

به دانش ، ز دانندگان راه جوی،
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 187 )

پوییدن از چند فعل پاییدن : ( دیدن مواظب بودن دقت کردن ) و در حالی که راه را طی می کند درحالی که معنی اصلی این فعل با جفر کلا چیز دیگریست در عوا م مردم طی کردن با خوشی ست

بپرس