commercialize
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
قابل فروش، خود فروش، پولی
کوچک، پولی، نقدی، جیبی، جیبدار
مالی، پولی، نقدی، جریمه دار
پولی
پیشنهاد کاربران
مخالف رایگان، متضاد مجانی
پولی یا pulley به معنای قرقره و چرخک و چرخ تسمه هم آمده است و تلفظ آن به صورت فولی کاملاً اشتباه است.
... [مشاهده متن کامل]
پولی: این کلی ترین و مستقیم ترین نقطه مقابل �رایگان� است. این به سادگی به این معنی است که قیمتی ضمیمه شده است و برای به دست آوردن چیزی باید پول بپردازید.
پرهزینه: این امر بر قیمت بالای چیزی تأکید می کند. این نشان می دهد که کالا یا خدمات گران است.
قابل شارژ: این بدان معناست که هزینه ای اعمال می شود و انتظار پرداخت می شود. اغلب در زمینه هایی استفاده می شود که ممکن است هزینه دقیق آن بلافاصله مشخص نباشد.
غیر رایگان: این یک روش رسمی تر برای گفتن "رایگان" است. به معنای واقعی کلمه به "نه رایگان" ترجمه می شود.
پولی: خرده آجر به ضخامت یک سکه که در طاق ضربی به کار می رود. ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
انگلیسی - [در متون و موقعیت های فنی] قرقره