پوست

/pust/

    skin
    hide
    rind
    hull
    peel
    shell
    crust
    bark
    parchment
    pelting
    coat
    encrustation
    husk
    peeling
    shuck
    dermis

فارسی به انگلیسی

پوست ارایی
taxidermy

پوست اسب
horsehide

پوست افکنده
husk

پوست اهو
deerskin

پوست با پشم
hide

پوست بالنگ شکر اگند
citron

پوست بخارا
astrakhan

پوست بره
lambskin

پوست بری
excoriation

پوست بز
goatskin

پوست پزشک
dermatologist

پوست پزشکی
dermatology

پوست تخم مرغ مانند
eggshell

پوست تخم مرغی
eggshell

پوست حیوان
fell

پوست ختنه گاه
prepuce

پوست خراشی
excoriation

پوست خرس
bearskin

پوست درخت کاسیا
cassia

پوست راکون
coonskin

مترادف ها

hide (اسم)
پوست، چرم، پوست خام گاو وگوسفند وغیره

shell (اسم)
صدف، جلد، مرمی، گلوله توپ، کالبد، قشر، پوست، عایق، خمپاره، صدف حلزون، بدنه ساختمان، عامل محافظ حفاظ، پوست فندق وغیره، پوکه فشنگ، قشر زمین، کاسه یا لاک محافظ جانور

peel (اسم)
پوست، محجر

hull (اسم)
کلبه، قشر، پوست، لاشه کشتی، تنه کشتی، پوست میوه یا بقولات

rind (اسم)
قشر، پوست، پوسته بیرونی هر چیزی

skin (اسم)
جلد، پوست، خیک، خیگ، چرم، پوست انسان

membrane (اسم)
پرده، پوسته، غشاء، پوست، غشا، پوشه، میان پرده، شامه

slough (اسم)
نهر، باتلاق، لجن زار، انحطاط، پوست، لجن، پوسته خارجی، پوست ریخته شده مار، پوسته پوسته شدگی، پوست مار، پوست دله زخم

husk (اسم)
حقه گل، غلاف، پوست

glume (اسم)
پوشینه، غلاف، پوست

crust (اسم)
پوسته، قشر، پوست، کبره، پوست نان، پوسته سخت هر چیزی، ادم جسور و بی ادب، قسمت خشک و سخت نان

cortex (اسم)
پوسته، قشر، پوست، لایه رویی، روپوش

tegmen (اسم)
غشاء پوششی، پوست، پوشش طبیعی، پوسته داخلی تخم، پوست طبیعی

cuticle (اسم)
بشره، پوست، پوشش شاخی، پوشش مو، پوستک

peeling (اسم)
قشر، پوست، پوست انداختن، سلف، پیلینگ

integument (اسم)
پوشش، جلد، پوست

peltry (اسم)
پوست، پشم کنی از پوست خام

tegument (اسم)
جلد، پوست، پوشش طبیعی پوست، پوشش اندام

پیشنهاد کاربران

چَلق:پوست.
پوست فیلمی ایرانی در ژانر وحشت به نویسندگی کارگردانی برادران بهمن ارک و بهرام ارک و تهیه کنندگی محمدرضا مصباح محصول سال ۱۳۹۷ و به زبان ترکی است. پس از فیلم «سویوق»، پوست دومین اثر سینمایی برادران ارک است. جواد قامتی، فاطمه مسعودی فر، محمود نظرعلیان، ناصر هاشمی و هادی افتخارزاده در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند. فیلم به جن و عقاید مذهبی نظیر طلسم اشاره دارد و در روستای باویل و میلان شهرستان اسکو فیلم برداری شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

موضوع این فیلم عشق، جادو و خرافه پرستی است و دربارهٔ خانواده ای است که شامل یک مادر و پسر هستند و زندگی آن ها به دلیلی دچار مشکل می شود. فیلم برداری این فیلم، در روستای باویل شهرستان اسکو و میلان انجام می گیرد.
پوست به قلم بهمن و بهرام ارک، فیلمی است دربارهٔ عشق، جادو و خرافه پرستی و روایتگر داستان مردی به نام آراز است که در جوانی عاشق دختری مسیحی به نام مارال بوده، ولی مارال با مرد دیگری ازدواج می کند. در روستای آنها خرافات زیادی پیرامون جادو و جمبل و نفرین… وجود دارد و مادر آراز نیز در این زمینه ها مهارت دارد. او کم کم متوجه می شود که نرسیدنش به مارال به واسطه دعایی بوده که مادرش در یک پوست نوشته و تصمیم می گیرد این دعا و دیگر طلسم های وارد شده به زندگی اش را نابود کند. در این راه هر چه بیشتر به مارال نزدیک می شود، حال مادرش بدتر می شود و یک دو راهی سخت برای او به وجود می آید.
• جواد قامتی
• فاطمه مسعودی فر
• محمود نظرعلیان
• ناصر هاشمی
• هادی افتخارزاده
• عاشق ولی عبدی
• نرجس دلارام
• ابراهیم دهقان زاده
• صدیقه دریانی
• وحید شیرزاد
• داوودنورپور
• داوود مظلومی
• امید والا
• صمد دلنواز
• وحید دلنواز
این فیلم برای نخستین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در تاریخ ۲۱ مهر ۱۴۰۰ در سینماهای سراسر کشور اکران شد و توانست ۸۳۱٬۰۸۷٬۹۰۰ تومان بفروشد. همچنین در فیلیمو و نماوا در شبکه نمایش خانگی ایران نیز به اکران آنلاین درآمد.
امیررضا صفائی تبار نویسنده نشریه سلام سینما معتقد است:
«فیلم بین توهم و واقعیت است. قاب بندی های زیبای فیلم یکی از نکات مثبت کارگردانی است. مولفه های اصلی فیلم در حیوان را در فیلم پوست مشاهده می کنیم. استفاده از حیوانات بومی که در فیلم حیوان دیدیم این جا نیز می بینیم. برادران ارک توانستند به خوبی زیست و دین خود به شهر تبریز را ادا نمایند. موسیقی به فضای فیلم کمک زیادی می کند. »

پوست
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/پوست_(فیلم_۱۳۹۷)
واژه پوست
معادل ابجد 468
تعداد حروف 4
تلفظ pust
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: pōst، مقابلِ مغز]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی pust
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی عمید
کردی شمالی: چَرم
کردی میانی: پِیست، توک
کردی جنوبی: توک، پوس
ندادند صاحبدلان دل به پوست
و گر ابلهی داد ، بی مغز کاوست
بوستان سعدی
پوست ، پوستن ، پوشتن ، پوشاننده تن ، در کلمه لباس بخش دوم کلمه باس همان پوست است و لباس معنی لو ، لایه ، پوشاننده معنی می دهد
پوست : [اصطلاح صنعت چوب] قسمتی از ساقه‏ است که استوانه مرکزی را احاطه کرده و از بیرون به داخل دارای سه قسمت می‏باشد : پوست , بشره ـ برون پوست ـ و درون . در چوب‏شناسی , کلیه بافت ‏هایی را که از بافت زایا به طرف خارج قرار گرفته ‏اند , جزء پوست به شمار می ‏آورند .

بخش اول پو به معنی پشم و مو می باشد و ست هم محل رویش و نشستن است پس پوست معنی محل رویش پشم و مو را می دهد

پوست از چیزی برگشادن: آن را آشکار کردن
من که جان دوستم نه جانان دوست
با تو از عیبه برگشادم پوست
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 521 )
از پوست در آمدن: ترک زادگاه کردن، ترک خانه کردن
پیش تو از بهر فزون آمدن
خواستم از پوست برون آمدن
یعنی: بخاطر بیشی و فزونی که در محضر تو نصیبم می شد خواستم زاد و بوم خود را ترک گویم.
شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۳۲.
پوست بر تن دریده شدن : استعاره تمثیلی است از برتافتن رنج و درد بسیار
چو بشنید بر تنش ، بدرید پوست ؛
ز دشمن نهان داشت آن هم ز دوست
یعنی درد و رنجش بسیارش را از دوست و دشمن پنهان ساخت.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۳۲.
Peel:The outside part of a fruit or vegetable
پوست میوه peel
We can protect our face by sunscreen ✔
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس