پوزه

/puze/

    muzzle
    nose
    snout

فارسی به انگلیسی

پوزه بند
muzzle

پوزه بند زدن به جانور
muzzle

پوزه مال
nuzzler

پوزه مالی کردن
nuzzle

پوزه مانند
beaked

پوزه کاو
nuzzler

مترادف ها

beak (اسم)
نوک، منقار، پوزه، دهنه لوله

muzzle (اسم)
صورت، پوزه بند، پوزه، دهنه، دهان بند، سر لوله بخاری، سرلوله هفت تیر یاتفنگ

neb (اسم)
نوک، منقار، پوزه، دهان، بینی

rostrum (اسم)
منقار، پوزه، تاج، منبر، کرسی خطابه

snout (اسم)
پوزه، دهان، سر لوله اب، پوزه دراز جانور، لوله کتری و غیره

nozzle (اسم)
پوزه، بینی، دهانک، سر لوله اب

mug (اسم)
پوزه، فنجان، ابخوری، دهان، لیوان، دهن کجی، عکس شخص محکوم

پیشنهاد کاربران

Posauna با تلفظ پوزاونا به زبان آلمانی همان صور یا شیپور اسرافیل می باشد که بر اساس مستندات وحیانی تورا ( تورات ) کتاب دینی قوم یهود بهمراه ملحقات آن تحت عنوان عهد یا وصیت نامه قدیم و ایوانگی های چهارگاه
...
[مشاهده متن کامل]
( اناجیل اربعه ) اقوام مسیحی بهمراه ملحقات آن تحت عنوان عهد یا وصیت نامه جدید و قرآن مسلمانان در آخرت و قیامت دوبار توسط فرشته ای به نام اسرافیل در آن دمیده می شود. این کلمه در اصل و ریشه صور و شیپور نبوده و از سه کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده است : pos با تلفظ پوز مخف پوزه بوده است هم دهان حیوانات و هم دهان انسان و au با تلفظ آو به معنای آب و na در اصل و ریشه با تلفظ نه نشانه نفی بوده است. این کلمه دارای معانی مختلفی بوده است، به عنوان مثال تُف کردن به روی دیگران یا انداخت آب دهان روی زمین ممنوع بوده است از لحاظ رفتار فردی و اجتماعی. یا دراز کشیدن روی شکم در کنار چشمه یا جویبار و نوشیدن آب با پوزه یا دهان ممنوع و یا حداقل یک عمل قابل ملامت و سرزنش کردن و یا روشی غیر نیکو بوده است. Esra با تلفظ اِسرا همان پیشوای دینی قوم یهود می باشد که پس از آزاد شدن قوم یهود از اسارت بابلیان توسط هخامنشیان به اورشلیم بر میگردد و خوانش جدیدی از مقرارت دینی تعیین شده توسط موسا ارائه می دهد که گویا سفت و سختر از ده فرمان یا امر موسا بوده اند و شاید به همین دلیل لقب فیل یعنی پوست کلفت به او داده اند به شکل Esra phil و بعدا اورا به مقام فرشته ارتقاء داده که از طریق خرطوم اش عربده می کشد و به مردم امر به معروف و نهی از منکر می کند.

واژه باستانی ایرانی است به معنی: دهان گرداد گرد دهان
نس
پوز بمعنی بینی
پوزه دربلوچی بمعنی دماغه، مثلا"دماغه ی کوه
در لهجه ایل عرب فارس به معنی دماغه و نوک تپه که حالت تیزی داشته باشد هم پوزه گفته می شود.

بپرس