پنجه در زبان لکی میشه پِنجی، چه نگ، قه ب، قپال و. . . .
اما په نجه به معنی ماه فروردین در تقویم لکی هم هست، که طبق رسومات لکی گفته میشه پنج روز اول ماه فروردین نحس هست و بهتره فرد در این پنج روز کار های مهم خودش رو انجام نده. سپس روز ششم که بهش پنجه شور میگن روزی هست که باران میاد و نحسی این پنج روز رو میبره و زمان شادی هست.
... [مشاهده متن کامل]
نکته جالبی که تازه فهمیدم اینه که واژه پنجه در خصوص تقویم زرتشتیان هم در ابتدای سال وجود داره و اونها هم مراسمات در این خصوص داشتند.
لری بختیاری
پَلغار ( با غ مخصوص این زبان ) ، پنگال، پَنگَ ( معرب آن پنجه ) :کف دستان
پنجهpanje
معنی
۱. ( زیست شناسی ) پنج انگشت دست یا پا در انسان.
۲. ( زیست شناسی ) ناخن های دست وپای جانوران درنده.
۳. ( زیست شناسی ) چنگال پرندگان.
۴. هرچیزی که شبیه پنج انگشت دست انسان باشد.
... [مشاهده متن کامل]
۵. در آیین زردشتی، پنج روز آخر سال که مصادف با آخرین روزهای فروردینگان است و عبارتند از: اَهنَوَد، اُشتَوَد، سپَنتَمَد، هَوخَشَتر، و وهِشتواش؛ پنجه وه؛ پنجۀ بزرگ؛ اندرگاه؛ پنجۀ دزدیده.
⟨ پنجهٴ دزدیده: [قدیمی] = بهیزک
⟨ پنجه زدن: ( مصدر متعدی و مصدر لازم )
۱. چنگ زدن.
۲. با پنجه کسی را آزردن.
۳. ( مصدر لازم ) [قدیمی] با کسی درافتادن.
۴. ( مصدر لازم ) نبرد کردن.
⟨ پنجهٴ مریم: ( زیست شناسی ) = گل۱ ⟨ گل نگون سار
۵. ( مجاز ) قدرت، توان، نیرو، یارا، زور،
مترادف
۱. برثن، چنگال، چنگول، مخلب
۲. دست
پیشانی
پنجه با ساعدِ سیمین نَه به عقل افکندم
غایت جهل بود مشت زدن سندان را
سعدی
پنج انگشت با کف دست
پنجه: سست، خمار، بی حال، دارای ضعف جنسی بر اثر اعتیاد به مواد مخدر.
( ( شوور جاکشم که کاری ازش نمیاد. همش پنجه، دو سال آزگار همش پنجه، . . . آخرش میمیرم و یه مرد بغلم نمیخوابه. ) ) ( صادق چوبک، سنگ صبور )
در لری بختیاری
پنجه: پَنگِه، پَنگال
کف. . . .
پَنجِهیدن روی چیزی/جایی/کسی.
پنجه اسم یه بازار روی آب در انیمیشن رایا و آخرین اژدها هست که به معنى تآلون مئشؤد
پنجه ( Toe ) [ اصطلاح کفاشی]: ناحیه رو به جلوی رویه کفش. پنجه در فرم های مختلف می آید و یک فاکتور اصلی در تفاوت سبک هاست.
پنجه :نام خودراازکلمه پنج انگشت گرفته است.
پنجه panjə: [اصطلاح صنایع دستی] چوب باریک سه شاخه ای که از چوب نازک جنگل تهیه می شد و برای پهن کردن پشم به کار می رفت.
در زبان لری بختیاری به انگشت
می گویند
دست و پنجت درد نکنه::
دست و پنجه ات درد نکند.
*منظور تشکر کردن است*
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)