پنج

/panj/

    five
    penta-

فارسی به انگلیسی

پنج انگشت
five - leaved chaste - tree

پنج برابر
fivefold, quintuple

پنج برابر شدن
quintuple

پنج برابر کردن
quintuple

پنج برگ
cinquefoll, five - leaved

پنج پهلو
pentagon, pentagon(al)

پنج تا
five

پنج تن
the five holy ones

پنج تیر
five-loader, five-cartridge magazine rifle

پنج زنجیرفیل
five elephants

پنج سیمه
five-stringed

پنج شنبه
thursday

پنج ضلعی
pentagon, pentagonal

پنج عدد
five

پنج گوش
five angled, pentagonal, [n.] pentagon

پنج گوشه
pentagon

پنج مرتبه بیشتر
fivefold

پنج کتاب اول انجیل
pentateuch

پنج کوت
designating an agricultural system in which the landlord receives one fifth, and the peasant four fifths of the crop

پنج یک
fifth part

مترادف ها

cinque (اسم)
عدد پنج، پنج

five ()
پنج

پیشنهاد کاربران

در گویش دشتی پِنج همان گرفتن با نوک انگشت است. و بتابراین صاحب برهان اشتباه نکرده و دهخدا اشتباه نموده.
در گویش دشتی همچنین به انگشت ها پینجه هم میگویند.
بنگرید به فرهنگ واژگان گویش دشتی نوشته سید کوچک هاشمی زاده
خمسه

بپرس