پناه دادن


    harbor
    house
    screen
    shelter

مترادف ها

house (فعل)
جا دادن، منزل دادن، پناه دادن، خانه نشین شدن، منزل گرفتن

ensconce (فعل)
پنهان شدن، پوشاندن، پناه دادن، استحکامات ساختن، خودرادرجانپناه جادادن

shelter (فعل)
منزل دادن، محافظت کردن، پناه دادن

harbor (فعل)
لنگر انداختن، پناه دادن، پناه بردن

refuge (فعل)
پناه دادن، پناه بردن

fence (فعل)
پناه دادن، نرده کشیدن، حفظ کردن، شمشیر بازی کردن، نرده دار کردن

embower (فعل)
محصور کردن، پناه دادن، در داربست جا دادن، در سایبان نشاندن

پیشنهاد کاربران

بپرس