پناه

/panAh/

    shelter
    refuge
    asylum
    protection
    aegis
    bulwark
    cover
    crutch
    defense
    guard
    haven
    lee
    protector
    rock
    safeguard
    shield
    safe
    [fig.] protection

فارسی به انگلیسی

پناه از گرما
shading

پناه از نور
shading

پناه بردن
shelter, retire, turn

پناه بردن برای داوری
appeal

پناه بردن برای نظرخواهی
appeal

پناه بردن در بندر
harbor

پناه جستن
shelter

پناه جوی
refugee

پناه خواه
recreant

پناه دادن
harbor, house, screen, shelter

پناه دهنده
safe

پناه مالیاتی
tax shelter

مترادف ها

shelter (اسم)
حمایت، پناه، پناه گاه، ساباط، جان پناه، سپنج، یتیم خانه

asylum (اسم)
نوانخانه، خسته خانه، پناه، تیمارستان، بستگاه، گریزگاه، پناه گاه

blind (اسم)
پناه، پرده، چشم بند، در پوش

sconce (اسم)
پوشش، پناه، حفاظ، جریمه، دیوار کوب، تاقچه سر بخاری، تاقچه

refuge (اسم)
پناه، پناه گاه، پناهندگی، مفر، ملجا، تحصن

awning (اسم)
پناه، پناه گاه، حفاظ، سایه بان، ساباط، سایبان کرباسی

bulwark (اسم)
حامی، پناه، بارو، موج شکن، دیوار، خاکریز، خاکریز یا جان پناه، دیواره سد، سنگر بندی

safeguard (اسم)
پناه، حفاظ

guard (اسم)
پناه، نگهدار، حائل، پاسبان، محافظ، مستحفظ، احتیاط، نگهبان، گارد، پاسدار، پاس، نرده روی عرشه کشتی، نرده حفاظتی، نگهداری و دفاع کردن از

coverture (اسم)
پوشش، پناه، حفاظ، سقف

پیشنهاد کاربران

این واژه در زبان تالشی از ریشه لغت پِنوُئِه هست و از دو بخش تشکیل شده. پِ که پیشوند تعیین جهت به سمت بالا هست و نوُئِه که گذاشتن هست و با واژه نهادن در فارسی یک ریشه داره و معنیش میشه رو گذاشتن یا بالا گذاشتن.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال : کَه سَرشوُن پِنوُئَه = سقف خانه رو بالا گذاشتن. قابل توجه زبان شناسای محترم شناخت پیشوند های تعیین جهت در زبان تالشی می تونه رمز گشای خیلی از واژه های درک نشده در زبان های هند و اروپایی باشه. چون این پیشوند ها در زبان تالشی بسیار خوب در حالت اولیه خودشون حفظ شدن ولی در سایر زبانهای این خانواده بزرگ حذف یا بسیار کمرنگ شدن.

" پناه" از دو بن واژه ی" پن" به معنای " دربسته" و " آه" به معنای " مراقبت" وبه معنای جای دربسته برای مراقبت می باشد. برای مثال های بیشتر ریشه واژه پنجره را ببینید
پناه حافظ پناهگاه پشتیبان حامی
واژه پناه
معادل ابجد 58
تعداد حروف 4
تلفظ panāh
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: panāh]
مختصات ( پَ ) [ په . ]
آواشناسی panAh
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
پناه
دکتر کزازی در مورد واژه ی " پناه" می نویسد : ( ( پناه در پهلوی با همین ریخت به کار می رفته است و هم در کاربرد اسمی بوده است و هم در کاربرد صفتی ؛ از آن است که پناهیه panāhīh نیز از پناه که ریخت پارسی آن پناهی است، در پهلوی کاربرد داشته است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( میان بسته دارید و بیدار بید:
همه در پناه جهاندار بید ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۷۲. )

امان، پناهگاه، حفاظ، زنهار، ظل، عیاذ، کنف، مامن، ماوا، معاذ، پشتیبان، حافظ، حامی، ظهیر، معاضد، ملاذ، ملجا
مخفف پادگان نیروی انتظامی هوایی
تکیه گاه
زینهار
در زبان لری بختیاری از کلمات زیر استفاده می شود
پنا::پناهPena
پدو::پناه pedov
در امو::در پناه. در امان Dar amov

نام پسر در زبان لری بختیاری
در امان . تکیه گاه.
Pena
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس