پلیس

/polis/

    police
    policeman
    policewoman
    flatfoot
    bobby
    fuzz
    peeler
    police (man)

فارسی به انگلیسی

پلیس ایالتی
trooper

پلیس بین المللی
interpol

پلیس در لباس شخصی
plainclothes man

پلیس راه
trooper

پلیس سوار بر اسب
trooper

پلیس سواره کانادا
mountie, mounty

پلیس قضایی
bailiff

پلیس گشتی
patrolman

پلیس مامور مبارزه با مواد مخدر
nark

پلیس مخفی
secret police

پلیس نظامی
military police

مترادف ها

bobby (اسم)
پاسبان، پلیس

cop (اسم)
پاسبان، پلیس

peeler (اسم)
پلیس، پوست کننده، اسباب پوست کن

gendarme (اسم)
پاسبان، پلیس، ژاندارم

پیشنهاد کاربران

پِلیس، با کسره زیر پ به معنای بسیار اندک، ، بسیار کم در گویش دشتی
در گذشته دور شهر ها را برای امنیّت دریاچه ای از آب می انداخته اند. و اما برای وارد شدن به شهر روبروی دروازهء شهر پل میگذاشته اند وبرای شناخت مسافران کسانی را روی پل ایستانده اند که به آنها پل ایس که کم کم به پلیس روند یافته است نهاده اند.
گروهی که برای امنیت کشور لازم است که معمولا به گروههایی تقسیم میشوند
مأمور، نیروی انتظامی، لباس شخصی، نیروی مسلح
پلیس : پل ایس. پل ایست ایران باستان دور شهر آب بوده و در دروازه پل بوده کسانی که روی پل شمار بوده اند را پل ایس یاهمان پلیس میگفتند.
پلیس ( به انگلیسی: The Police ) فیلمی کوتاه و صامت، به کارگردانی چارلی چاپلین با بازی چارلی چاپلین، ادنا پرواینس، وسلی راگلز، لئو وایت، جان راند، فرد گودوینس، بیلی آرمسترانگ، اسناب پالرد، باد جیمیسون، پدی مک گوایر، جیمز تی. کلی و جرج کلیثورپ محصول سال ۱۹۱۶ است.
...
[مشاهده متن کامل]

در پلیس برای اولین بار شاهد شوخی با مذهب در فیلم های چاپلین هستیم. هنگامی که چارلی از زندان آزاد می شود، کشیشی سر راه او قرار می گیرد و او را از دزدی منع می کند. چاپلین به نصایح او گوش می سپارد، ولی بعداً می فهمد که کشیش خودش دزد است! اتفاقاً بار دیگر دوباره کشیشی او را نصیحت می کند ولی چاپلین که از کشیش قبلی خاطره خوشی ندارد، با او درگیر می شود.

پلیس
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/پلیس_(فیلم_۱۹۱۶)
هراست ، پاسبان
من می گم پلیس هرکی میگه پلیس👍رو بزنه روش
Uncle nab = dated slang A policeman, or the police in general.
Uncle nab ( s )
واژه پلیس
معادل ابجد 102
تعداد حروف 4
تلفظ polis
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: police] ( نظامی )
مختصات ( پَ ) ( اِ. )
آواشناسی polis
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی معین
خود پولیس یک واژه هندواروپایی است.
حال متعلق به کدام زبان هندواروپایی است باید تحقیق شود این واژه انگلیسی است که با توجه به قدمت پایین انگلیسی از زبان های قدیمی تر گرفته شده گمان میرود واژه کاملا آریایی پارسی باشد مگر خلافش ثابت شود.
پاسگر
پاسبان✅
گشتبان
خطاب به پرهام
فحش نده
پست چی
زنهار دار یا زینهار
پلیس
bobby
بمانند واژه راهوَر، می توان به جای پلیس، از واژه ( ( پاسوَر ) ) بهره برد.
پاس/وَر ( صفت فاعلی )
پُلیس
می تَوان بَرایِ گویِشِ آمیانه دَر کوچه و خیابان از واژه یِ کُهَنِ " گَزمه" بَهره بُرد.
گَزمه : گَز - مه
گَز اَز گَزیدَن یا گازیدَن چون پاسِبان مانَندِ سَگِ نِگَهبان دَزد وُ تَبَهکار را با گَز یا گاز گیر می اَندازَد یا می گیرَد ، اَز هَمین روی دَر زَبان هایِ اوروپایی بُلیگ یا پاسوَر وُ پاسِبان یا شَهرپاد را bulle به مینه یِ سَگ می نامَند.
...
[مشاهده متن کامل]

- مه = پَسوَندِ نام ساز

پلیس شهری
نیروی شهری
باتوجه به اینکه پلیس به کسی گفته میشود که برای حفظ امنیت و کنترل کردن مردم میکوشد، بهترین برابر میتواند پاسبان یا پایشگر باشد
( پایش=پاییدن=کنتر کردن ) گر یعنی کسی که وظیفه ( کنترل کردن ) و حفاظت را دارد
چون در گذشته سازمانی به نام کمیته بوده و کار پلیس رو میکرده و فارسی کمیته میشود ( ستاد ) بنابرین میشود با نام جدید ستاد پاسبانی اما چون میخواهیم کوتاه باشد ستاد خالی نام رسمی سازمان میباشد
پلیس:واژه پلیس از واژه یونانی پولیاس ( پلیس ) به معنی شهر گرفته شده این واژه را در پرسپولیس می بینیم که به معنی شهر پارس یا ایران پارس یا ایران شهر می باشد. چون پلیس وظیفه اش حفظ نظم در داخل شهر است به این نام خوانده شده است.
پُلیس
از سِتاک " پاس " می توان واژه های آمیخته برای فهمیده - های گوناگون ساخت :
داستان های پُلیسی = داستان های پاسِشی
بسنجید با :
برنامه های آموزشی
مسابقات ورزشی = هماوردی ها / پیکارهای ورزشی
عَملیات پُلیسی = کاراک های پاسِشی

در ایران و افغانستان چون جمهوری اسلامی هستن و حرف اول اسمشان الف هست اگه پشت جمهوری اسلامیشون بگیم " نیروی انتظامی" میشه "ناجا" پس میشه از این کلمه استفاده کرد
پلیس=شهربانی
پلیس
هم اکنون در ایران شهربان بخشی از شهرداری شده و نمیتوان آنرا به کار برد.
ولی میتوان به پارسی امروز شهرپاد گفت.
واژه های پیش نهادی دیگر :
پاسوَر ، پاسپاد ، پاسبان ، پاسَنده ، پاسگَر، پاسِشگر
...
[مشاهده متن کامل]

به گُمان واژه ی بُل ایرانویچی ( هندواروپایی ) است و با پُل در پُلیس هم ریشه میباشد ؛ نمونه بُل هَوَس ، بُلکه ( بَسکه ، بساکه ) ، بُل بُل ( هزار آوا، چهچه بسیار زننده ) ، زابُل، کابُل. . . اگر بخواهیم گرته برداری کنیم :
بُلیج مانند مَرداویج
به راستی چون شهر اِستان ( مکان ) گِردآمدن مَردمان است به آن بُل میگفتند ، با این نگرش :
بُلپاد ، بُلوَر ، بُلبان ، بُلمان ، بُلوَخ ( وَخیدن = هوشیدن ) ،
بُلگر

واژه پلیس در ایران قدمتی چند هزار ساله دارد واژه پرسپولیس نام کاخ و یا مقر حکومت در زمان پادشاهی هخامنشیان در مرکز مشرق زمین اطلاق میشد. این واژه تلفیقی است از کلمه "پرس" یا همان پارس یا فارس، اشاره به
...
[مشاهده متن کامل]
تمدن پارسیان و قوم پارس از اقوام آریایی و اما کلمه "پلیس"یا "پولیس" که با توجه به نام مکان و اشاره به قوم پارس در ابتدای این اصطلاح دو سیلابی، می توان معانی همچون : حکومت، امنیت، جایگاه، تمدن، خداوندگار، پادشاه، مأمن و از این دست معانی را از آن برداشت نمود

در پهلوی " خشرپات " دگرگون شده خشثرپاون به معنای نگهبان شهر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٠)

بپرس