منتظر شدن، پلکیدن، شناور و آویزان بودن، در تردید بودن، در حال توقف پر زدن
رقصیدن، خمیدن، پرواز دادن، پلکیدن، لی لی کردن، روی یک پا جستن، رازک بار اوردن، جست وخیز کوچک کردن، لنگان لنگان راه رفتن
ور رفتن، پلکیدن، وقت را به بطالت گذراندن، ول گشتن
پلکیدن