به عنوان مثال، میتوانیم برای عنصر پلاسما برابر فارسی {قالب شونده} را معرّفی کنیم. زیرا پلاسما از واژه πλάσμα در زبان یونانی به معنای قالب گیری آمده است.
بخش مایع خون کامل که شامل فاکتور های انعقادی خون است. ( برعکس سرم که فاقد فاکتور های انعقادی است )
سرم ، خونابه
پلاسما ( گیتی شناسی = فیزیک )
بَرازا ، دِرَخشا
پلاسما
پیش نهاد های دیگر :
درخشا ( از نگر آوایی هم آوا با پلاسما است ) ، درخشینه ، درخشیده ، درخشیزه ،
درخشَبر ( درخش - اَبر ) ، بَرازا ( از بَرازیدن به مینه درخشیدن، واژه کهن پارسی ) ، برازما
پلاسما در گیتی شناسی ( فیزیک )
بَرازمای در پزشکی : مایه ای درخشنده در خون
بَراز وای در گیتی شناسی : وایی ( گازی ) درخشنده در هوا
اگر چه این نام گُذاری گرته برداری واژه ی اروپایی است ولی میتوان با نگرش های دیگری هم برای این پدیده واژه ساخت.
پلاسما
بَرازمای ، بَرازمایه.
روشن سازی : واژه های انگلیسی blood و آلمانی Blut به مینه خون به فرنود رنگ درخشان آن هاست و به همین گونه blue و Blau انگلیسی و آلمانی هم به چِرایی رنگ روشن آسمان آبی نامیده شده اند و وختی به فرهنگ های پارسی بازمی گردیم واژه ی آب دو مینه دارد : آب نوشیدنی و آب به مینه ی : درخشندگی .
... [مشاهده متن کامل]
این میرساند که plasma از دو بخش plas و ma ساخته شده کهplas همان blood و ma همان مایه که به اربی رفته و مایع شده است میباشد .
براز گویش پارسی پلاس و بلاد و بلوت است و مایه و مایع هم " ما " لاتین میباشد.
که به پارسی نو میشود : مایه درخشنده یا مایع برّاق
بنام خدا
با سلام، پلاسما در فیزیک به چهارمین حالت ماده گفته میشود که در دما بالای۱۸۰۰۰ درجه سانتی گراد که تمامی اتمها متلاشی شده و الکترون . پروتون ونوترون از هسته مجزا ویک حالت بخار مانند بوجود میاید. با تشکر
شکلی از ماده که شبیه گاز است اما به دلیل غلظت یونی و الکترونی مثل ابر یا بخار درخشان به نظر میاد یعنی بهمنی از یونها و الکترونها