پشیمان شدن


    regret
    repent
    to repent
    to rue (it)

مترادف ها

rue (فعل)
افسوس خوردن، دلسوزی کردن، پشیمان شدن

repent (فعل)
نادیده گرفتن، پشیمان شدن، اصلاح شدن، توبه کردن

feel sorry (فعل)
پشیمان شدن

پیشنهاد کاربران

پشیمان ؛ از هم پاشیده
پشیمان شدن ؛ از هم پاشیده شدن
پوژ ؛ در قدیم الایام اصطلاح پوژ دادنِ پنبه و پشم به معنی از هم پاژاندن یا از هم پاشاندن پنبه و پشم جهت نخ ریسی در مصارف پوششی در البسه و پارچه بافی و. . . دارای معنا و مفهوم می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

پشم ؛ پوشاننده و پوشش دهنده
پشیمان ؛ از هم پاشیده
پژمان ؛ پوشش دهنده و پوشاننده یا ستارالعیوب
پوژمان ؛ از هم پاشاننده متلاشی کننده ، فاش کننده و. . .
تفسیر و تحلیل کاملتر در متن زیر تبیین شده است ؛
باشماق ؛
استفاده و کاربرد این کلمه برای کفش از جهت پوشش برای پا می باشد. یعنی کلمه ی ( پاپوش یا پوش پا ) ریخت فارسی شده ی این کلمه می باشد.
و حتی فلسفه ی کلمه ی پَشم در گوسفندان از جهت پوششی می باشد که خداوند متعال برای این حیوانات در نظر گرفته است.
ریخت کتابی این کلمه پوشماق منشعب از کلمه ی پوشش می باشد.
در قدیم الایام اصطلاح روگرفتن زنان از مرد نامحرم که با تکه پارچه ای تورتور بر روی صورت انداخته می شد تا صورت پوشیده شود کلمه ی پوشماق گفته می شد.
اگر فلسفه ی ایجاد کلمه ی پوشش و پاشماق را بر مبنای قانون و قواعد ایجاد کلمات در سه زبان فارسی و انگلیسی و ترکی بخواهیم بررسی کنیم تا ببینیم این کلمه از چه سرچشمه ای در آبراه سیال مفاهیم کلمات جاری شده است کلمه ی پوشش به عنوان یک روپوش و کاور و محافظ از جهت جلوگیری برای از هم پاشیدگی آن می باشد.
یعنی دو کلمه ی پوشش و پاشش دو کلمه با بار متضاد از یک مصدر و بن واژه می باشد.
کلمه ی پاشش در اصطلاح از هم پاشیدگی در یک موقعیت کاربردی دیگر با یک ساختمان متفاوت با کلمه ی فاش مرتبط می باشد.
یعنی اصطلاح فاش شدن اسرار از جهت از هم پاشیدن و پوشیده نماندن و عدم پوشش آن راز می باشد که باعث فاش شدن و پاشیده شدن آن راز و حالت پشیمانی که ایجاد می شود می باشد.
یعنی کلمه ی پاش و فاش دارای یک معنی مشترک به معنی از هم پاشیدگی می باشد.
فلسفه ی از هم پاشیدگی هم به صورت طبیعی به معنای از فشردگی افتادن می باشد.
پشیم شدن یا پژیم شدن در اصطلاح پشیمانی یعنی از پوشش افتادن و از هم پاشیدن دارای معنا و مفهوم می باشد.
در همین رابطه ، کلمه ی پِژمان با ریخت پوژمان و پوشمان به معنی پوشاننده و پوشش دهنده که با یک تعریف موازی به معنی ستارالعیوب دارای معنا و مفهوم می باشد.
و کلمه ی پوش با ریخت فوش مرتبط با کلمه ی فشار و فشرده ماندن می باشد.
اگر هم رد کلمه ی فشار را در زبان انگلیسی جستجو کنیم کلمه ی پوش با نگارش push به معنی فشار دادن را خواهیم یافت.
دو کلمه ی pull و push که بر روی درب های شیشه ای سکوریت مغازه ها در زمانه ی ما نوشته شده است به معنی کشیدن و فشار دادن دارای کاربرد عینی و قابل مشاهده خواهد بود.
پس با تفاسیر ذکر شده کلمه ی باشماق با ترجمه ی کفش از جهت فشار دادن پا در درون کفش جهت محافظت و جلوگیری برای از هم پاشیدگی سلامت پا می باشد.
چنانچه اگر بخواهیم زوایای بیشتری از کلمه ی پوشش را با دو کلمه ی پاش و پوش منشعب از کلمه ی فشار و از هم پاشیدگی بیشتر به پیش برویم به دو کلمه ی بسیار کلیدی در پهنه ی واژگان و دریای لغات خواهیم رسید.
و آن دو کلمه چیزی نیست جز دو کلمه ی پارس و فارس.
جهت درک بهتر مطلب تفسیر شده ی فوق، مطالعه ی متن تحلیل شده ی زیر در مورد کلمه ی بوشهر می تواند به دریافت و نشستن عمق مطلب در ذهن کمک کند؛
بوشِهر ؛ اگر مسیر ایجاد ساختمان کلمه ی بوشهر را از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات دنبال کنیم تا ببینیم از چه سرچشمه ای جاری شده و به چه سمتی مفهوم این کلمه جریان دارد و چه زمینی را برای سیرآب نمودن دانه های دانایی مشروب می کند بدینصورت قابل تبیین خواهد بود ؛
تک تک القاب و عناوین و اسامی که در نقطه نقطه ی ایران پهناور و عزیزمان استفاده شده است دارای حکمت های فراوانی از معنا و معانی در مفهومشان می باشد.
اگر در تلفظ رایج کلمه ی بوشهر دقت کنیم برای تلفظ حرف ( ش ) از مُصَوّت کسره استفاده شده است نه از مُصَوِّت فتحه.
همچنین اگر در فرهنگ و گویش زبان فارسی دقت کنیم در هیچ کجای زبان فارسی و لهجه های محلی برای کلمه ی شَهر ، از تلفظ شِهر استفاده نمی شود.
در قانون و قواعد ایجاد کلمات حرف ( ب ) در ساختمان کلمه ی بوشهر در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات در موقعیت های کاربردی مختلف قابل تبدیل به حرف ( پ ) می باشد و حرف ( پ ) قابل تبدیل به حرف ( ف ) می باشد. مثل شتاب و شتافتن یا مثل فارس پارس بارس بارز باروز برزو مبارزه ابراز و. . .
یعنی بوشهر پوشهر پوشر فوشر فشار افشار.
یعنی نیروی پوش کننده ( push ) نیروی فشار دهنده
حتی در زبان و نگارش انگلیسی هم اگر دقت کنیم bushehr نگارش شده است.
اگر هم به پیشینه و تاریخچه ی این خطّه از سرزمین مان دقت کنیم این نقطه از خاک ایران عزیزمان، مثل کلمه ی اصفهان با ریخت سپاهان که محل اتحاد و تجمیع سپاهیان مختلف از تمام نقاط ایران بوده است بوشهر نیز به عنوان یک نقطه ی پوش کننده و نقطه ی پس زننده ی بیگانگان بوده است .
نقطه ای که همیشه به عنوان یک نقطه ی اشراف بر دشمن و نقطه ی پرفشار برای درهم فشردن و پوساندن دشمن و پس زدن متجاوزان به خاک ایران، ستارگان و دلیرمردان زیادی از این نقطه در خاک ایران درخشیده اند .
ستارگانی از تنگستان و دِیْلَم و دِلوار و اَهْرَم و دیگر نقاط این خطه مثل رییس علی دلواری.
پس روند تغییر تحول آوایی و تغییر ریخت و نگارش کلمه ی بوشهر در کانال زمان بدینصورت بوده است ؛
( بوشهر پوشر فوشِر فشار افشار اپشار پاشار پاسار پسر پاسارگاد پارس فارس بارز مبارزه برزو برازجان بُرزولی بَرزانلو برزل آباد برزیل برزگر بذر و غیره )
در زبان انگلیسی نیز برای عمل فشار دادن و هُل دادن از کلمه ی پوش push استفاده می شود که به لحاظ مصدر و بن واژه و مفهوم مشترک در ساختمان این کلمه مرتبط با کلمه ی فشار می باشد.
در واقع دایره ای که از کلمه ی فارس و پارس در پهنه ی واژگان و دریای لغات ایجاد شده است دایره ای بسیار وسیع و گسترده از کلمات گوناگون می باشد که در ابعاد کاربردی مختلف با مفهوم نیرو و انرژی و توانمندی در حال استفاده در مکالمات زبان فارسی امروزی و دیگر زبان ها می باشد. در واقع اگر با دقت بیشتری در مبحث زبان شناسی به کلمات و واژگان و آواهای این واژگان در همه ی زبان ها دقت کنیم متوجه خواهیم شد که زبان فارسی ریشه ی تمام زبان های مکالمات جوامع امروزی می باشد.

I do not regret
پشیمون نیستم .
غمگین شدن بر کرده ی اشتباه خود