back (اسم)پشت، عقب، جبران، مدد، پشتی، تکیه گاه، پشتی کنندگانdorsal (اسم)فقره، پشتیbackrest (اسم)پشتی، تکیه گاه، متکاcushion (اسم)پشتی، متکا، چنبره، کوسن، زیر سازی، مخدهbacking (اسم)ستایش، طرفداری، پشتی، پشتیبانی، کندی، تصدیق در پشت یا ظهر ورقهpillow (اسم)پشتی، متکا، بالش، مخدهdossal (اسم)پشتیpad (اسم)پشتی، چنبره، جاده، چنگ، لایی، لایه، تشک، دفترچه یادداشت، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کنspinal (صفت)پشتی، صلبی، ظهری، فقراتی، وابسته به تیره پشتtergal (صفت)پشتی، ظهری
پشتی ( poshti ) : [اصطلاح نانوایی] تکه هایی از پشت نان که به دیواره تنور می چسبد و در تنور باقی می ماند.+ عکس و لینک