پشت بند

/poStband/

    brace
    fishplate
    mounting
    gusset
    prop
    round
    rung
    buttress
    chaser
    fastening
    clamp
    fish - plate
    [fig. infml.]continuation
    sequel
    retaining wall
    strut
    supplement
    support
    supporter
    truss
    underlay
    underpinning

فارسی به انگلیسی

پشت بند زدن
underpin

پشت بند زدن به
brace

پشت بند زدن به دیوار
buttress

پشت بند شمشیری
flying buttress

پشت بند معلق
flying buttress

مترادف ها

support (اسم)
پشت، تقویت، پا، کمک، طرفداری، تایید، پشت گرمی، تکیه گاه، پشتیبانی، متکا، پشت بند، ملاک، تکیه، نگاهداری، اتکاء، پشتیبان زیر برد، زیر بری

brace (اسم)
اکولاد، تجدید و احیای روحیه، بند شلوار، تحریک احساسات، پشت بند

continuation (اسم)
پشت، تعقیب، مابعد، پشت بند، ادامه، تمدید

sequel (اسم)
پشت، انجام، دنباله، پشت بند، پایان، نتیجه، عاقبت، عقبه

clamp (اسم)
بند، گیره، پشت بند، انبرک

trailer (اسم)
پشت بند، یدک

fastening (اسم)
بند، پشت بند، بست، چفت، چفت و بست، یراق در

fish (اسم)
پشت بند، ماهی، انواع ماهیان، صید از آب

پیشنهاد کاربران

پشت بند: [ اصطلاح عمران] پشت بند نام قطعاتی است که پشت تخته های قاب میخ می نمایند.
پشت بند : قطعات که پشت تخته های قاب میخ می کنند. ( اصطلاحات ساختمان سازی و بنایی )
پشت بند: [ اصطلاح در تداول عامه ]تأیید , طرفداری ,
پشت بند آمدن :طرفداری کردن , تأیید کردن .
( ( آیه ریسه رفت و آرزو ادا در آورد "سیستم گرمایش سر مایش کیفیت بالا . "شیرین نان ها را گذاشت توی سبد . "شومینه مس کاری . "آرزو پشت بندش آمد . "فلاور باکس و استخر و سونا و جاکوزی " ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص67 . ) )