پشت بند زدنunderpinپشت بند زدن بهbraceپشت بند زدن به دیوارbuttressپشت بند شمشیریflying buttressپشت بند معلقflying buttress
support (اسم)پشت، تقویت، پا، کمک، طرفداری، تایید، پشت گرمی، تکیه گاه، پشتیبانی، متکا، پشت بند، ملاک، تکیه، نگاهداری، اتکاء، پشتیبان زیر برد، زیر بریbrace (اسم)اکولاد، تجدید و احیای روحیه، بند شلوار، تحریک احساسات، پشت بندcontinuation (اسم)پشت، تعقیب، مابعد، پشت بند، ادامه، تمدیدsequel (اسم)پشت، انجام، دنباله، پشت بند، پایان، نتیجه، عاقبت، عقبهclamp (اسم)بند، گیره، پشت بند، انبرکtrailer (اسم)پشت بند، یدکfastening (اسم)بند، پشت بند، بست، چفت، چفت و بست، یراق درfish (اسم)پشت بند، ماهی، انواع ماهیان، صید از آب
پشت بند: [ اصطلاح عمران] پشت بند نام قطعاتی است که پشت تخته های قاب میخ می نمایند.پشت بند : قطعات که پشت تخته های قاب میخ می کنند. ( اصطلاحات ساختمان سازی و بنایی ) پشت بند: [ اصطلاح در تداول عامه ]تأیید , طرفداری , پشت بند آمدن :طرفداری کردن , تأیید کردن . ( ( آیه ریسه رفت و آرزو ادا در آورد "سیستم گرمایش سر مایش کیفیت بالا . "شیرین نان ها را گذاشت توی سبد . "شومینه مس کاری . "آرزو پشت بندش آمد . "فلاور باکس و استخر و سونا و جاکوزی " ) ) ... [مشاهده متن کامل] ( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص67 . ) )+ عکس و لینک