پستو

/pastu/

    closet
    back part of a shop
    larder
    storeroom

فارسی به انگلیسی

پستو برای لباس
wardrobe

مترادف ها

closet (اسم)
گنجه، پستو، صندوق خانه

back part of a shop (اسم)
پستو

پیشنهاد کاربران

۱ - محل ذخیره مواد غذایی و اجناس ارزشمند. امروزه برخی عوام به تقلید از فنگلیش به آن پنتری، پانتری یا Pantry میگویند. پستوی آشپزخانه، پستوی خانه
۲ - چاشنی ریحان: مخلوطی بسیار چرب از ریحان، سیر له شده، تخم روغنی هسته درخت کاج، نمک، پنیر چرب رنده شده، و روغن زیتون
...
[مشاهده متن کامل]

موارد استفاده: معمولاً مانند سبزی دلال گیلان، بعنوان مزه و چاشنی در ماست میریزند، یا روی لقمه میمالند، یا روی غذاهای خمیراکی میریزند

پستوپستوپستو
کته
در پستو حرف زدن به معنای مخفیانه صحبت کردن. به شکلی صحبت کردن که چهره و مشخصات، قابل شناسایی نباشد.
انباری قدیم
در زبان لری به اتاق � تو � میگویند. پس به معنی عقب است. این واژه بن مایه خود را از گویشهای بختیاری و جنوبی گرفته است. �تو�یی که در پس است.
پَستو، نهانگاه، مخفیگاه، سروم، انباری، صندوق خانه
( در گویش شهر سیریز ) اسپریچ گویند
و مراد یک اتاق کوچک در انتهای اتاق اصلی ( ( انباری درونی اتاق ) )
در زبان لری بختیاری به معنی
اتاق آخری
تو::اتاق. خانه
Pasto
پَستو -
انباری! -
تو: واژه پهلوی ( توه ) -
پرده، کناره، پوشش، لایه - اندرون، اتاق، سراچه، چاردیواری
یعنی: اتاق پشتی، پشت اندرونی، انباری!
انگلیسیش می شود: گاراژ، سوله.
که با پارکینگ فرق می کند زیرا پارکینگ محل گذاشتن و نگهداری چیزهایی است که مال خودمان است ولی گاراژ و سوله محل نگهداری چیزهایی است که قرار است به فروش برسد.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس