دیکشنری
مترجم
بپرس
پریشان شدن
disconcert
muddy
snarl
دنبال کنید
مترادف ها
disperse
(فعل)
پریشان کردن، پراکنده کردن، متفرق کردن، متفرق ساختن، پریشان شدن
پیشنهاد کاربران
ژولیدن . . . . ژولیده
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها