پریشان حال

/pariSAnhAl/

    agitated
    mad
    distressed

مترادف ها

disturbed (صفت)
مضطرب، اشفته، مختل، پریشان، مختل شده، ناراحت، پریشان حال

distressed (صفت)
فرومایه، فرومانده، پریشان، پریشان حال

پیشنهاد کاربران

سراسیمه. . . نگران. . . اشفته. . . .
شیباندل
چو از خنجرروز بگریخت شب
همی رفت شیباندل و خشک لب.
فردوسی.
مضطرب الاحوال

بپرس