پرچین دار کردنhedgeپرچین و چروکwizenedپرچین و چروک شدنcrumpleپرچین و چروک کردنcrumpleپرچین کشیدنpicket
paling (اسم)نرده، حصار کشی، پرچین، نرده سازیfence (اسم)طارمی، حصار، دیوار، خاکریز، پرچین، شمشیر بازی، چپر، خریدار مال دزدی، محجرhedge (اسم)مانع، حصار، پرچین، چپر، راه بندhaw (اسم)محوطه، حصار، گیر کردن، پرچین، درنگ، کویج، کیالک، میوه ولیک، ملاولیک، گله گوسفند و غیرهriveting (اسم)پرچینpalisade (اسم)پرچین، محجر، صخرهء مشرف بر رودخانهwrinkled (صفت)چین دار، پرچین، چین خورده
پرچین=فلغندتا نکردی خاک را با آب ترکی نهی فلغند بر دیوار برپِرچین یعنی حصاردر گویش تاتی پرچین به پس اون فردا گفته میشود.چپر+ عکس و لینک