پروپاگاندا

▪️مثال:
۱ - تلویزیونِ بی بی سی یکی از ابزارهای دولتِ انگلستان است تا سیاست های آن را پَراجارَد ( تبلیغِ جهت دار کند. )
۲ - او حقیقت را نمی گوید. او تنها دارد به سودِ دیدگاه های حزبِ خود پرامی جارَد ( می پَراجارَد، تبلیغِ سویه دار می کند. )
۳ - او همواره زیست شیوه های آمریکایی را پَراجارده است ( تبلیغِ سویه دار کرده است. )
🔺 توجه:
🔹 #propaganda
🔹 #پراجار ( پَراجار )
▪️مثال:
۱ - تا دیروز همه منتقد بودند، ولی امروز ماشینِ پَراجارِ ( پروپاگاندای، ، تبلیغاتِ جهت دارِ ) سازمان ها و روزنامه ها دست به کار شده اند تا رئیس جمهور را در سمتِ خود ابقا کنند.
۲ - او بی شرمانه به نفعِ کشوری پَراجار ( پروپاگاندا، تبلیغاتِ ناروا ) راه انداخته بود که در هفتاد سالِ گذشته یک پای همه ی جنگ های جهان بوده است.
🔸 #propagandization
or: #propagandizing
🔸 #پراجارش ( پَراجارِش )
▪️مثال:
برخی می گویند سفرِ پاپ به عراق چیزی جز پَراجارشِ ( تبلیغِ سویه دارِ ) دیدگاه های غرب در رابطه با مسائلِ منطقه نبوده است.
🔹 #propagandizer
🔹 #پراجارنده ( پَراجارَنده )
یا: #پراجارگر
۱ - او یک پراجارنده ی ( تبلیغات چیِ ) موثر برای قانونی ساختنِ ماده های روانگردان در هلند بود.
🔸 #propagandism
🔸 #پراجارگرایی
یا: #پراجارگری
▪️مثال:
پَراجارگریِ ( تبلیغاتِ سویه دارِ ) فیلم به سودِ مارکس گرایی به سرشتِ فیلم باز می گردد که زندگی نامه نویسیِ لنین بود.
🔹 #propagandist
🔹 #پراجارگرا
یا: #پراجارگر
▪️مثال:
پَراجارگرانِ ( تبلیغات چی های ) اصلاحاتِ اقتصادی در آرژانتین سال ها آمریکا را نمونه ی کامیابِ اقتصاد در جهان معرفی کرده اند، ولی هرگز از دزدی های آشکارِ سردمدارانِ سیاسیِ به عنوانِ مانعِ اصلیِ اصلاحات یاد نکرده اند.
🔸 #propagandistic
or: #propagandisically
🔸 #پراجارگرانه
یا: #پراجارگرایانه
🔺 نکته :
۱ - واژه ی پَراجار یا دیسه های نزدیک به این واژه در بیشترِ زبان های هندی هم امروز به معنای پروپاگاندا به کار می روند. البته، این بدان معنا نیست که این دیسه ها هم ریشه با این پَراجارِ برساخته توسطِ نگارنده باشند. ممکن است آن ها به شیوه ای دیگر یا از ریشه های دیگری ساخته شده باشند. توجه کنید:
هندی 👈 prachaar
بنگالی 👈 pracāra
پنجابی 👈 pracāra
سینهالایی 👈 pracāranaya
کانادایی 👈 pracāra
تامیلی 👈 piraccaram
تلوگویی 👈 pracāram
نپالی 👈 pracāra
گجراتی 👈 pracāra
۲ - همچنین بروید به: #to_rumor .
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی

تفسیر نور ( محسن قرائتی ) سوره یاسین
إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ �82�
چون چیزى را اراده کند، فرمانش این است که بگوید: �باش� پس بى درنگ موجود مى شود.
فَسُبْحانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ �83�
پس منزّه است کسى که حاکمیّت و مالکیّت همه چیزى به دست اوست و به سوى او باز گردانده مى شوید.
نکته ها
از آن جا که ایمان به معاد باید بسیار جدى و قوى باشد، هر گونه شبهه زدایى از آن باید طورى انجام گیرد که ذره اى خلل در ذهن باقى نماند. خداوند در پاسخ کسى که استخوان پوسیده اى را خورد کرد و به زمین ریخت، چندین جواب داد که آخرین آن این آیه است. إِنَّما أَمْرُهُ إِذا . . .
تحقّق فرمان و اراده ى الهى زمان نمى خواهد، به اصطلاح مثل یک چشم به هم زدن است. �وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ� �1�
خداوند حتّى نیاز به گفتن کلمه �کُنْ� ندارد، زیرا این خود نیاز است و در شأن او نیست، بنابراین مراد از کلمه �کُنْ� همان اراده و حکم اوست. به فرموده ى حضرت على علیه السلام �لا بصوت یقرع و لا بنداء یسمع� �2�.
پیام ها
1 - براى خداوند، آفرینش همه اشیا یکسان است. �إِذا أَرادَ شَیْئاً�
2 - خداوند در آفرینش هستى، نه وسیله مى خواهد نه کمک و نه کسى که موانع را بر طرف کند. �کُنْ فَیَکُونُ�
3 - میان اراده ى خدا و انجام کار فاصله اى نیست. �کُنْ فَیَکُونُ�
�1�. قمر، 50.
�2�. نهج البلاغه، خطبه 186.
جلد 7 - صفحه 566
4 - چگونه خدا را در برپایى قیامت عاجز مى دانید؟ او از هر عجز و ناتوانى منزّه است. �فَسُبْحانَ الَّذِی�
5 - هم سرچشمه ى هستى به دست اوست و هم بازگشت همه چیز به سوى اوست. �بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ�
�و الحمد للّه ربّ العالمین�

شست شوهای ذهنی الان زیاد شده متأسفانه در حدی که با حرف هاشون خداتم عوض می کنی پس زیرک باش. . .
تفسیر آیه ۸۲ سوره یس
تفسیر نور ( محسن قرائتی )
إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ �82�
چون چیزى را اراده کند، فرمانش این است که بگوید: �باش� پس بى درنگ موجود مى شود.
فَسُبْحانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ �83�
پس منزّه است کسى که حاکمیّت و مالکیّت همه چیزى به دست اوست و به سوى او باز گردانده مى شوید.
نکته ها
از آن جا که ایمان به معاد باید بسیار جدى و قوى باشد، هر گونه شبهه زدایى از آن باید طورى انجام گیرد که ذره اى خلل در ذهن باقى نماند. خداوند در پاسخ کسى که استخوان پوسیده اى را خورد کرد و به زمین ریخت، چندین جواب داد که آخرین آن این آیه است. إِنَّما أَمْرُهُ إِذا . . .
تحقّق فرمان و اراده ى الهى زمان نمى خواهد، به اصطلاح مثل یک چشم به هم زدن است. �وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ� �1�
خداوند حتّى نیاز به گفتن کلمه �کُنْ� ندارد، زیرا این خود نیاز است و در شأن او نیست، بنابراین مراد از کلمه �کُنْ� همان اراده و حکم اوست. به فرموده ى حضرت على علیه السلام �لا بصوت یقرع و لا بنداء یسمع� �2�.
پیام ها
1 - براى خداوند، آفرینش همه اشیا یکسان است. �إِذا أَرادَ شَیْئاً�
2 - خداوند در آفرینش هستى، نه وسیله مى خواهد نه کمک و نه کسى که موانع را بر طرف کند. �کُنْ فَیَکُونُ�
3 - میان اراده ى خدا و انجام کار فاصله اى نیست. �کُنْ فَیَکُونُ�
�1�. قمر، 50.
�2�. نهج البلاغه، خطبه 186.
جلد 7 - صفحه 566
4 - چگونه خدا را در برپایى قیامت عاجز مى دانید؟ او از هر عجز و ناتوانى منزّه است. �فَسُبْحانَ الَّذِی�
5 - هم سرچشمه ى هستى به دست اوست و هم بازگشت همه چیز به سوى اوست. �بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ�
�و الحمد للّه ربّ العالمین�

تبلیغات سیاسی، جوسازی، پروپاگاند ( به فرانسوی: Propagande ) یا پروپاگاندا ( به انگلیسی: Propaganda ) گونه ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می شود. تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن تأثیر بر گرایش یک جمع یا جماعت همسو با موضع و دلیل دل خواه مبلغ سیاسی است. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلی ترین معنای خود، دادن اطلاعات با هدف تأثیر جهت دار بر مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت ها به طور گزینشی بیان و بازنمایی می شوند ( حتی اگر نادرستی آن بر گوینده روشن و آشکار باشد ) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه، آگاهانه سر بزند. نتیجهٔ این امر، تغییر گرایش دل خواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدف گیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامهٔ سیاسی، در نظر گرفته شده است.
تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که با ترغیب یا اقناع متفاوت است؛ زیرا هدفش این است که به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد. اقناع یا ترغیب به مثابه یک فعال کنندهٔ دوسویه عمل می کند و هدفش آن است که به نیازهای ترغیب کننده و ترغیب شونده پاسخ دهد.