پرورده

/parvarde/

    breed
    cultured
    nutriment

فارسی به انگلیسی

پرورده شدن
cure

پرورده کردن
cure

مترادف ها

cultured (صفت)
تربیت شده، پرورده، تحصیل کرده، مهذب

پیشنهاد کاربران

این واژه جایگزین واژه تازی مربا است
عمل یافته . [ ع َ م َ ت َ/ ت ِ ] ( ن مف مرکب ) درست شده . پرورده شده : بیا ساقی آن زیبق تافته به شنگرف کاری عمل یافته . نظامی .
تربیت شده پرورش داده
مردم پرورده :مردم کامل ، پخته ، انسان با تجربه
( ( مردم پرورده به جان پرورند
گر هنری در طرفی بنگرند ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 429 . )

پرورده: در پهلوی پرورتگ parwartag بوده است.
( ( هر آنکس که دارد ز پروردگان
از آزاد و از نیکدل بردگان ، ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 227. )

پرورده به این معنی است رشد کردن تربیت شده