این واژه جایگزین واژه تازی مربا است
عمل یافته . [ ع َ م َ ت َ/ ت ِ ] ( ن مف مرکب ) درست شده . پرورده شده : بیا ساقی آن زیبق تافته به شنگرف کاری عمل یافته . نظامی .
تربیت شده پرورش داده
مردم پرورده :مردم کامل ، پخته ، انسان با تجربه
( ( مردم پرورده به جان پرورند
گر هنری در طرفی بنگرند ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 429 . )
پرورده: در پهلوی پرورتگ parwartag بوده است.
( ( هر آنکس که دارد ز پروردگان
از آزاد و از نیکدل بردگان ، ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 227. )
پرورده به این معنی است رشد کردن تربیت شده