پرواز

/parvAz/

    flight
    levitation

فارسی به انگلیسی

پرواز ابزاری
instrument flying

پرواز از روی محلی
overflight

پرواز ازاد
free flight

پرواز بساوی
contact flying

پرواز تماسی
contact flying

پرواز خوبی
aerobatics

پرواز رزمی
sortie

پرواز عملیاتی
sortie

پرواز فضایی
spaceflight

پرواز گروهی
flight

پرواز نمایشی
flyover

پرواز هواپیما
takeoff

پرواز کردن
fly, soar, wing, levitate, skip, to fly, to take off

پرواز کردن با هواپیمای بی موتور
glide

پرواز کردن زنبوران به صورت گله
swarm

پرواز کننده
flying

پرواز کوتاه
hop

پرواز کور
dead reckoning

مترادف ها

plane (اسم)
هواپیما، سطح، پرواز، صفحه، سطح تراز، جهش شبیه پرواز

flight (اسم)
گریز، پرواز، سلسله، مهاجرت، عزیمت، یک رشته پلکان

fly (اسم)
پرواز، اونگان، پرش، مگس، حشره پردار

blast off (اسم)
پرواز

flying (اسم)
پرواز، مسافرت هوایی

پیشنهاد کاربران

منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
پرواز
پرواز نام یک آلبوم موسیقی اثر معین، هنرمند ایرانی است که در سبک پاپ تهیه شده و دارای ۸ آهنگ است. ودر سال ۱۳۷۹ به بازار آمد .
پرواز
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/پرواز_(آلبوم)
پر، پرواز ، پریدن، پرچین، ابرو، ابر ، بارو، بارگاه، دربار، باردار، برتر، پرش، برنده و . . . از ریشه بَر و بار است که این دو یعنی بالا و بلندا
ابرو = قسمت بالای چشم مجاز با علاقه محلی
پرواز = بر فراز یاپرباز . پر در اینجا مجاز از وسیله بالا برنده با علاقه ابزاری
...
[مشاهده متن کامل]

برتر= بالاتر
پرچین= چینش بالا ( ی دیوار )
بارو= بلندا و بالای ارگ
و. . .

پر در پرواز مثل پر در پرچین همان بر است که بر یعنی بالا و بلندا
پرواز یعنی برفراز جهت اطلاع بیشتر ر ک به توضیحات مفصل در کلمه بار
پروار، پریدن
ریشه هندو اروپائی پریدن پت pet - با پائین افتادن گرچه همخوان نیست ولی از لحاظ قوانین دستوری پریدن با این واژه همساز است. در اوستا پریدن پاتائتی pataiti ودر سانسکریت پاتاتی patati هردو بر پرواز کردن دلالت میکنند. در لاتین پننا penna معنی بال میدهد. همواژه های انگلیسی پرواز مانند پن pen یا قلم که تااخیر هنوز از پر برای نوشتن بوده و ماهیچه بالی در اناتومی پتریگوئد pterygoid و حتی واژهای انگلیسی ریپیت repeat یا تکراری و بال یا
...
[مشاهده متن کامل]

. feather
کبوتر با کبوتر باز با باز. کند همجنس با همجنس پرواز

پرزدن
در زبان های کهنه ایران از جمله زبان لری از واو اسفتاده میشده
و پرواز از کلمات قدیمی به حساب میاد.
پَر - باز
پریدن با بال بار
پرواز : پرش، پریدن، سیر، عروج ، پرگشودن ، پرکشیدن ، بالا رفتن به هوا بال پرش طیران ، حرکت کردن پرنده یا هواپیما در آسمان، به پریدن پرواز گفته می شود.
واز=باز
در فارسی در بسیار از موارد هنوز از واژه واز کردن بجای باز کردن استفاده میشود
پرواز در اصل یک کلمه نیست بلکه مجموع دو واژه " پَر " و " باز " می باشد که در هنگام کاربرد برای پرندگان ودر بدنه اصطلاح " پر باز کردن " و رفتن شکل گرفته که با تبدیل حرف " ب " به " و " به شکل " پرواز کردن " در آمده است و در ادامه با تعمیم معنا و استقلال این شکل از اصطلاح " پرواز کردن " به صورت یک واژه و برای هر چیزی ( نه تنها پرندگان ) مورد استفاده قرار گرفته است .
...
[مشاهده متن کامل]

و با توجه به اینکه " پر" یا شکل دیگر آن " بَل " یا همان "بال" باهم یکی می باشند پس می توان گفت که " پر باز کردن " به همان معنی " بال باز کردن" می باشد که در پرندگان حاکی از آماده شدن برای پرواز و اوج گرفتن می باشد .
پروانه نیز احتمالا به همین شکل به دست آمده است
پروانه = پر ( بال ) وا ( صورت دیگر باز ) نِه ( از فعل نهیدن یا نهادن به یک معنی یعنی کردن ، قرار دادن ، گذاشتن ) که می شود " پر باز کن " یا " پر باز گذار" .

شیفتگان پروار
از آقت/خانم ایرزاد
fly
این واژه ی ایرانی - اروپایی هم ریشه با :
آلمانی : fliegen
پارسی : فَرا ، فَراز ، فَراد، پَرواز = به سوی بالا ، در بالا
پرواز از دو بخش ساخته شده : پَر - واز
پَر : کوتاه شده ی پیرا - ، پَرا - به مینه ی دور و بَر ، اطراف
...
[مشاهده متن کامل]

واز : وَزیدن ، جُنبیدن ، حرکت کردن
بهتر است در کنار کارواژه ی پرواز کردن " پَروازیدَن " را هم به کار گیریم چون کارواژه ی گُستَردنی ( بَسیط ) است و می توان آن را گُستَرد :
پَرواز: پَروازه ، پَروازَنده ، پَروازِش ، پَروازِشگاه، . . .
گُمان میرود که وات " ز" در گذشته ها " خ " بوده مانند : دوختن ، دوز ؛ باختن ، باز
بنابراین : پَرواختن یا پَروازیدن و کارواژه ی واداری / سببی : پَروازاندَن

پروازیعنی روحی من
الماس نورانی
پروا: بیم و ترس
پرواز:رهایی از بیم و ترس و رسیدن به عرش
پر کشیدن
اوج، قدرت، بلندی
Flight
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس