پرده از روی کار برداشتن : حقیقت حال مکشوف ساختن .
( ( چون سر بندگی و عجز نداشت
پرده از روی کار خود برداشت ) ) ( حدیقه، ۱۴۲ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )
( ( چون سر بندگی و عجز نداشت
پرده از روی کار خود برداشت ) ) ( حدیقه، ۱۴۲ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )