پرتابه

/partAbe/

    lead
    missile
    projectile
    rocket
    shaft
    shell

فارسی به انگلیسی

پرتابه ای
ballistic

پرتابه شناسی
ballistics, missilery, missilry

پرتابه ها
missilery, missilry

مترادف ها

shot (اسم)
تیر، گلوله، پرتابه، گیلاس، عکس، جرعه، تزریق، منظره فیلمبرداری شده، یک گیلاس مشروب، ضربت توپ بازی

ballistic missile (اسم)
موشک، پرتابه

missile (اسم)
گلوله، موشک، پرتابه، اسلحه پرتاب کردنی

rocket (اسم)
موشک، پرتابه، فشفشه، راکت، موشک یا پرتابهفضا پیما

projectile (اسم)
موشک، پرتابه، مرمی، جسم پرتاب شونده

پیشنهاد کاربران

بپرس