پراب

/por~Ab/

    succulen
    juicy
    succulent

مترادف ها

ripe (صفت)
بالغ، پخته، رسیده، پر اب، جا افتاده، چیدنی

lush (صفت)
الکلی، ابدار، پر پشت، با شکوه، شاداب، پر اب

juicy (صفت)
ابدار، باطراوت، بارانی، شاداب، پر اب، شیره دار

watery (صفت)
ابدار، رقیق، ابی، تر، ابکی، پر اب، اشکبار

having high water level (صفت)
پر اب

پیشنهاد کاربران

آبکی
بسیارآب ؛ پرآب : شراب هیچکاره بسیارآب. ( منتهی الارب ) . چاه بسیارآب. مَهو؛ شیر بسیارآب. ( السامی فی الاسامی ) : و از آن [از انگور ] دو نوع است. . . یکی پرنیان دوم کلنجری ، تنک پوست ، خردتکس ، بسیارآب. ( چهارمقاله نظامی عروضی ) . و این هر دو دیه را کاریزیست بسیارآب. . . ( تاریخ قم ص 68 ) .
دستگاه صنعتی

بپرس