پذیرایی کردن


    host

فارسی به انگلیسی

پذیرایی کردن از
entertain, to entertain or receive

پذیرایی کردن با خوراک
dine

مترادف ها

entertain (فعل)
قبول کردن، سرگرم کردن، مشغول کردن، تفریح دادن، گرامی داشتن، پذیرایی کردن، مهمانی کردن از

lodge (فعل)
منزل دادن، گذاشتن، منزل کردن، تسلیم کردن، ساکن کردن، مسکن دادن، پذیرایی کردن، قرار دادن، بیتوته کردن، به لانه پناه بردن

welcome (فعل)
خوشامد گفتن، پذیرایی کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس