phenomenal
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
حادثه، عارضه، نمود، تجلی، پدیده، اثر طبیعی
پیشنهاد کاربران
یکی از کاربران در پایین پاره گفتاری از فردی بنام" ابوالحسن نجفی" آورده که سخت من را آشفته کرده که براستی چه کم سوادانی در فرهنگستان کار کرده و میکنند. جدا از اینکه یارو ایرانی نیست، ولی از این که بگذریم آخه " پدیدیدن" چه سُسُشریه. " سبز/سبزه و سیاه/سیاهه دیگه چیه.
... [مشاهده متن کامل]
" پدیده" مفعولی است از " پدیدَن" از ریشه یِ اوستاییِ " پَد".
" پدیده" در اینجا به معنایِ " ( آنچه ) وقوع یافته، ( آنچه ) آمده یا رسیده" می باشد و چنانکه می دانید در فلسفه " پدیدار شناسی" ، آنچه بر ادراکِ حسی ( =سُهشی ) وقوع می یابد یا میرسد، " پدیده" شناخته می شود و با "شی فی نفسه" اینهمان نمی باشد. این دیدگاهِ کانتی است از فلسفه پدیدارشناسی که با فیزیکِ کوانتومی نیز بسیار همخوانی دارد.
ای کاش من هم نبیگی می نوشتم با نام " سُسُشِر ننویسیم، فرتاش فرتاشی".
... [مشاهده متن کامل]
" پدیده" مفعولی است از " پدیدَن" از ریشه یِ اوستاییِ " پَد".
" پدیده" در اینجا به معنایِ " ( آنچه ) وقوع یافته، ( آنچه ) آمده یا رسیده" می باشد و چنانکه می دانید در فلسفه " پدیدار شناسی" ، آنچه بر ادراکِ حسی ( =سُهشی ) وقوع می یابد یا میرسد، " پدیده" شناخته می شود و با "شی فی نفسه" اینهمان نمی باشد. این دیدگاهِ کانتی است از فلسفه پدیدارشناسی که با فیزیکِ کوانتومی نیز بسیار همخوانی دارد.
ای کاش من هم نبیگی می نوشتم با نام " سُسُشِر ننویسیم، فرتاش فرتاشی".
1 - یک چیز تازه 2 - نوظهور
فِنومِن ( فرانسوی )
پدیده : چیزی است که در طبیعت یا در جامعه پدید آمده است و قابل حس ویا قابل درک است
چیز
آفریده
در عربی شیء
آفریده
در عربی شیء
حادثه ای و چیزی که قبلا نبوده و به وجود آمده
به عبارتی پدیده ازلی نیست و حادث شده است و به علتی به وجود آمده است.
به عبارتی پدیده ازلی نیست و حادث شده است و به علتی به وجود آمده است.
اتفاقی که تازگی داره و جدیده
پدیده ( در شیمی ) فرآیند یا واکنشی قابل مشاهده
پدیده = پاد دیده
آنچه کمتر دیده شده
آنچه کمتر دیده شده
پدیده: بعضی از فضلا این واژه را ( به ازای phenomene فرانسوی و phenomenon انگلیسی به کار می رود ) غلط می دانند و دلیل می آورند که پدیده نمی تواند از نوع واژه هایی مانند گریه و خنده و ناله و پویه باشد که از فعل های گرییدن و خندیدن و نالیدن و پوییدن مشتق شده اند، زیرا فعل پدیدیدن در زبان وجود ندارد. این استدلال البته درست نیست، زیرا پدیده از زمره ی اسم هایی است که با افزودن پسوند " ه" از صفت ساخته می شود، مانند سفیده و زرده و سبزه و سیاهه و گرده و پهنه که از سفید و زرد و سبز و سیاه و گرد و پهن ساخته شده اند. به این ترتیب، پدیده نیز از صفت پدید می آید و استعمال آن شکالی ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۸۹.
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۸۹.
اتفاق
آن چه مشاهده یا به وسیلة حواس ادارک می شود
حادثه، واقعه - پیش آمد - رویداد - رخداد
چیز تازه پدید آمده
نوظهور
مظهر، نمود
حادثه، واقعه - پیش آمد - رویداد - رخداد
چیز تازه پدید آمده
نوظهور
مظهر، نمود
پدیده . . .
حادثه . اتفاق
حادثه . اتفاق
رویداد
واقعه
واقعه
روی داد _ اتفاق و پدیدار و به وجود آمدن چیزی ناشناخته
نام دختر
نام دختر
آفریده
پدیدا ر . چیز تازه به وجود آمده.
چیز تازه به وجود آمده. پدیدار .
پدیده به معنای رواید رویداد است
فنومن
رویداد و موقعیتی که برای آن برنامه ریزی شده باشدکه قابل مشاهده ( به طور مستقیم یاغیرمستقیم ) اطلاق گردد. وهمچنین تصویری که ازذهن منعکس میشود را فنومن یاپدیده گفته میشود.
رویداد، حادثه
اتفاق ، رویداد، حادثه
واقعه، رویداد
رویداد
رویداد، نمودهایی از ماده، نمود یا بازنمایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)