پخت

/paxt/

    cooking or baking
    batch
    (manner of) cooking or baking
    bake
    firing
    oblate

فارسی به انگلیسی

پخت نانوایی
batch

پخت و پز
cookery, cuisine

پخت و پز کردن
cook

مترادف ها

beaten (صفت)
چکش خورده، مغلوب، کوبیده، زده، فرسوده، پخت

oblate (صفت)
پخت، پهن شده در قطبین

پیشنهاد کاربران

baking
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Baking
پخت فرآیندی است که تزوس برای الحاق بلوک های جدید تراکنش به بلاکچین خود از آن استفاده می کند.
دم پخت. [ دَ پ ُ ] ( ن مف مرکب ) پخته شده با دم گرم. غذا که به دم گرم پزد.
پخت=بخت=بخط=طبخ.

بپرس